کتابی با محوریت زندگی شهید امیر حاج امینی از نویسنده ای ناشناس
کد خبر: ۱۰۲۹۴۸۳
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۴ 19 February 2022

تابناک : چند روز قبل اتفاق جالبی در حوزه فرهنگ و نشر دفاع مقدس رخ داده و کتابی با محوریت زندگی شهید امیرحاج امینی رزمنده مشهور اهل ساوه که اکنون در بهشت زهرا دفن می باشد منتشر شده است

نکته جالب توجه درمورد این کتاب این است که در کنار نام نویسنده نوشته شده است :

 

نویسنده : ناشناس 

لینک خرید 

https://360dg.ir/product/001125/?unapproved=2260&moderation-hash=aaa80aa605cdd91aa461f5ab1cdfee83#comment-2260

 

در توضیحات این کتاب که توسط نشر 360 درجه به چاپ رسیده،  آمده است :

 

این‌که داستان چیست و از کجا آغاز شد، روایتی عجیب و غریب دارد، قاطع می گویم، همین امروز که مقدمه را می‌نویسم، اگر برگردم به چندماه قبل، با بسیاری از مطالبی که در این کتاب خواهید خواند، با شخصیت‌هایی که از آنان نام برده‌ام، هیچ آشنایی نداشتم و در بسیاری امور هم به این مسائل کم‌توجه یا حتی باید بگویم بی توجه بودم.
شخصی که پشت این قلم نشسته است، نه مذهبی ست و نماز شب‌خوان، نه لاقید و لامذهب، اما امروز حالش از چند ماه قبلش خیلی بهتر است.
اتفاقی رخ داد شبیه یک تلنگر، در برخی جنبه‌ها بیداری خوبی سراغم آمد، دیدم و متوجه شدم که زندگی همه آنچه ما تصورش را داریم، نیست، زندگی همه‌اش تلاش برای خود و دنیا نبوده و رسیدن، آن رسیدنی که ما به دنبالش هستیم، نیست.
امروز که این مطالب را می‌نویسم، درست نمی‌دانم که از این کتاب چه می‌خواهم، اما مجالی شد برای صحبت کردن و گفتگو در باب موضوعاتی که شاید برخی اوقات از گفتن آن هم نگرانی و هراس داشتم و امروز می‌بینم که عین حق است و اگر گفته نشود اولین آسیبش هم به دین و به انقلاب دینی‌مان خواهد خورد.
امروز بدنبال انجام یک کار خوب به بهانه یکی از سربازان وطن هستم و از آن سرباز مهم‌تر، یک کار فرهنگی و شاید یک تلنگر حتی کوچک برای جریان فکری که در زیرمجموعه چنین سربازانی در ظاهر قرار دارد و اما هیچ شناختی از آنان ندارد، بشود.
می دانم، آگاهم و شرمنده که این مطلب کامل نیست، اما فتح باب خوبی شد و امید که بتوانیم در آینده‌ای نزدیک ادامه‌اش بدهم.
بسیاری از نوشته‌های این کتاب گویی سخن و خواسته خود سرباز مورد نظر بود، برای چه این را می گویم؟ بارها شد که نوشتم و نوشتم و نوشتم، اما ذخیره نشد و مسیر نوشتن در دوباره نوشتن، تغییر کرد، خودش مسیر را بارها و بارها نشان و تغییر داد، پس به نتیجه بیش از همیشه امیدوار شدم.
پس ادامه دادم تا رسید به پایان ماجرا.

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
علیرضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۲
چه جالب و صد البته عجیب
باید خوندنی باشه این روایت
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار