کد خبر: ۲۳۶۰۹۳
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۸ 26 May 2016
انتشار تصاویر جنازه عاملان شهادت ماموران خدوم نیروی انتظامی شهرستان خاش از سوی کانال تلگرامی و گروه های واتساپ برخی سایت های خبری استان و به دنبال آن انتشار پی در پی وگسترده در فضای مجازی که گویی در این باره نوعی مسابقه بین کانال ها وگروه های متعدد در اپلیکیشن های موبایل شکل گرفته بود،بهانه ای برای بررسی موضوع «نحوه پوشش تصاویر مجرمان و در نگاه کلی تصاویر خشن» و رعایت معیارها وملاحظات رسانه ای انتشار آن شد.خبر شهادت سه تن ازماموران صدیق وخدمتگزار نیروی انتظامی خاش در حین انجام وظیفه از سوی اشرار ،حادثه دردناکی بود و در این شکی نیست، قلب هر انسان آزاده ای را آزرد و خانواده وهمکاران شان را سیاه پوش عزیزان شان کرد. پس از انتشار این رویداد با ارزش به لحاظ خبری، خانواده های داغدار و افکار عمومی منتظر دستگیری و مجازات عاملان شهادت این نیروهای جان برکف بودند.به همین دلیل پس از هلاکت آنان شاهد مخابره عکس هایی از جنازه عاملان شهادت در فضای مجازی بویژه اپلیکیشن های موبایل بودیم. مولفه های تصویری ودر این جا عکس، به دلیل مستندبودن ،ماندگاری و اثرگذاری بالابه مراتب تاثیر بیشتری از یک متن دارد و بعضا با انتشار یک تصویر موجی راه می افتدکه هرگز با متن خبری ممکن نیست. هر رسانه ای متناسب با سیاست های رسانه،نیاز مخاطبان و توجه به عوامل درون وبرون رسانه دست به انتشار محتوا (تصاویر ویا متن) می زند واین که کدام عکس، با چه هدف، در کدام رسانه و چگونه انتشار می یابد، خود تکنیکی اثرگذار است.اگر بپذیریم تصویری خشن است که باعث جریحه دار شدن و آزاردگی روان مخاطب و به مخاطره افتادن امنیت روانی جامعه می شود، می توان انتشارعمومی تصاویر جنازه عاملان شهادت ماموران نیروی انتظامی در خاش،تصاویر جنازه هلاکت شرور معروف در ایرانشهر بدور از اعمال و جرم آنان و همچنین عکس های پیکر راننده دادستان زابل و چندتن از نیروهای نظامی در درگیری با اشرار ومعاندین نظام را در دسته تصاویر خشن قرار داد که با این تفسیر «تصاویر خشن» باید با رعایت ملاحظاتی منتشر شوند تا منافع جمعی هم تامین گردد.
در خصوص انتشار تصاویر خشن - و در این جا جنازه -، عدم انتشار و یا انتشار با رعایت ملاحظات نظرات متفاوتی وجود دارد. بعضا نمایش تصاویر خشن را در گسترش خشونت در جامعه،افزایش آستانه تحمل مخاطبان وعادی سازی خشونت موثر می دانند لذا درخصوص تعریف تصویر خشن و مدیریت انتشار آن نظر قطعی وجود ندارد امابه طور کلی می‌توان گفت عکس‌هایی که باعث آزردگی خاطر و اذیت شدن روحی افراد بشود خشن هستندوبه همین جهت در این باره تردید وسوال های جدی مطرح است. از جمله این که :1-نمایش تصاویر خشن تا چه میزان برای مخاطب قابل پذیرش است؟ 2-آیا نمایش تصاویر خشن باعث ترویج خشونت می شود و از حساسیت مخاطب می کاهد؟ 3-آیا می توان بدون نمایش تصاویر خشونت آمیز،عمق حادثه و واقعیت را انعکاس داد؟ 4-رسانه ها برای انتشار این قبیل از تصاویر چه ملاحظاتی را باید رعایت نمایند؟
امّا آنچه مسلم است این که به دلیل اهمیت موضوع و ایفای رسالت رسانه ای می توان این قبیل تصاویر را با رعایت اصول حرفه ای منتشرکرد .تصاویر خشن جزءجدایی ناپذیر برخی رویدادها هستند و دانستن حق مخاطب است وباید بدانند وببینند واز طرفی رسانه هم باید به وظیفه اطلاع رسانی خود عمل کند. ولی رسانه باید در کنار احترام به علایق و حق مردم به دانستن (بویژه انتشار اخبار حوادث که یکی از بخش های پرطرفدار رسانه هاست به دلیل ارزش های خبری بالا وجذابیت) از این ظرفیت برای عبرت آموزی وجلوگیری از تکرار اعمال مجرمانه با رعایت برخی ملاحظات استفاده کند و به سلامت وامنیت جسمی و روحی مخاطب هم توجه کند. 
ملاحظات مهم انتشار تصاویر خشن
1-دادن هشدارهای لازم قبل از پخش این گونه تصاویر وعذرخواهی از مخاطبان بابت پخش آن در برخی مواقع،با هدف جلوگیری از به مخاطره افتادن جان بیماران و دادن امکان تصمیم گیری قبل از دیدن آنها از مسئولیت های رسانه و حقوق مسلم مخاطبان است.
2-پخش تصاویر به صورت مات شده.به عنوان مثال در اواخر اردیبهشت ماه 1392رسانه ها از اقدام یکی از مخالفان دولت سوریه در شکافتن سینه سرباز سوری وبه دندان گرفتن قلب وی خبر دادند. این موضوع هم ارزشها ی خبری مهم(ازجمله عجیب واستثنا بودن) برای انتشار را داشت و هم ظرفیت لازم برای بهره برداری سیاسی .بنابراین فیلم آن در رسانه های مختلف از جمله «پرس. تی. وی » با هشدار قبلی وبه صورت مات شده پخش شد.
3-نمایش تصاویر از نمای دور
مردم حق دارند بدانند و رسانه نیز می تواند با رعایت ملاحظات این گونه تصاویر را پخش کند تا ماهیت اشرار ،معاندین وقاچاقچیان موادمخدر را آشکار نماید .لیکن نکته مهم تر این هست که نباید در پخش این گونه تصاویر افراط وتفریط کرد زیرا باعث عادی سازی وکاهش حساسیت مردم می شود. 
شاید به زعم برخی باید تصویرجنازه مجرمان واشرار منتشر شوندتا عبرت آموزی برای سایر اشرار وبزهکاران باشد. هر چند گاهی نقش رسانه ها در انتشار تصاویر خشن ودلخراش باعث جلب توجه مسئولان وافکارعمومی به موضوع می شود تا از این رهگذر آن معضل برطرف شود که انتشار تصاویر زلزله بم را می توان از این نوع نام برد. ولی این نکته که انتشار وچاپ این تصاویر تاچه حدی در عبرت آموزی وکاهش این نوع جرایم موثراست ،نتیجه گیری قطعی وجود ندارد و در پاره ای موارد انتشار این قبیل تصاویر با علم و صرفا برای تفرقه افکنی منتشر شود. 
در نگاه به پرداخت کانال ها وگروه های خبری راه اندازی شده در تلگرام و واتساپ وابسته به برخی از سایت های خبری منطقه (استان سیستان وبلوچستان) در خصوص انتشار تصاویری که پیش تر ذکر آن رفت،ذکر چند نکته اساسی قابل توجه است. 1-یکی از کارکردهای رسانه ها آموزش محور بودن آنهاست. دراین موضوع که انتشار این گونه تصاویر چقدر بازدارنده ودر کاهش آمار جرایم موثر است، نمی توان نظر عمیق وکارشناسی شده ارائه کردزیرا مولفه ها وعوامل متعددی در این قضییه دخیل هستند که باید مورد بررسی قرار بگیرند ازجمله فرهنگ ،بافت و ساختار اجتماعی آن جامعه.ولی در عین حال می توان این سوال را مطرح کرد که آیا به واقع جامعه سیستان وبلوچستان به آن درجه از خشونت رسیده که پذیرش تصاویر خشن و مشمئزکننده از سوی مردم آسان و راحت باشد. و آیا این اقدام برخی سایت های خبری را می توان نمونه بارز بازتاب خشونت در جامعه از سوی رسانه دانست. شاید عده ای بر این باور باشند که در هزاره سوم نمی توان هیچ رویدادی را سانسور کرد و با سرچ در اینترنت می توان به تصاویر دلخراش و وحشتناک از سربریدن وکشتار زنان وکودکان بی گناه در سوریه ،عراق و غیره که از سوی افراط گرایان وگروه های تروریستی با هدف اسلام هراسی انجام می شود، دسترسی داشت ولی شاید برای مخاطب در این کشورها بدلیل موقعیت مکانی نمایش این گونه تصاویر حتی از شبکه های تلویزیونی عادی جلوه کند چون هر روز با چنین صحنه های روبرو هستند. ولی آیا نمایش این قبیل تصاویر در یک جامعه امن هم قابل پذیرش است؟ مسلما پاسخ منفی است. 
2- یکی از وظایف مدیریت هر رسانه دروازه بانی وگزینشگری خبر وتصویر است. با توجه به این مسئله در هیچ کدام از تصاویر منتشره استاندارد ها رعایت نشده بود در حالیکه با یک عبارت هشدار گونه مثلا با این عنوان که (دیدن این تصاویر ممکن است برای بعضی خوشایند نباشد و یا دیدن این تصاویر برای بیماران وکودکان توصیه نمی شود) می توان با رعایت ملاحظات هشدار لازم را به مخاطب داد.این توجه، نشانه درک سواد رسانه ای ما از فضای مجازی و در ضمن لازمه استفاده از این فضا است که مخاطب عام از اقشار مختلف و سنین متفاوت حضور و دسترسی دارند. این نحوه پوشش تصاویر جنازه شاید برای کسب شهرت از سوی آن سایت خبری و برای بهره برداری باشد ولی باید رعایت حال و حقوق مخاطب موردتوجه قرار بگیرد. اگر که مخاطب محوری برای یک رسانه شرط است چه بسا مخاطب با دیدن چنین تصاویری ترجیح دهد دیگر از این سایت خبری استفاده نکند ویا منجر به ترک آن کانال وگروه خبری شود و در رسانه های تصویری و شنیداری با زدن یک دکمه کانال تلویزیون و یا رادیو را عوض نموده و یا اصلا سراغ رسانه دیگر می رود.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار