عربستان سعودی به رهبری محمدبن سلمان تلاش دارد تا در دو عرصه داخلی و خارجی سیاست های خود را به رقبا و حریفان تحمیل کند.
این در حالی است که معادلات عرصه سیاسی به سادگی که فرزند جوان ملک سلمان فرض می کند نمی باشد حتی اگر برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود همراهی کامل آمریکا و رژیم صهیونیستی و موافقت نیم بند اروپایی ها را کسب کرده باشد.
از اوائل فرودین سال 1394 که محمد بن سلمان با تشکیل ائتلافی به یمن حمله کرد مدت ها می گذرد. در طول این دو سال و نیم اگر چه عربستان توانست با کمک شورای امنیت و کشورهای غربی یمن را تحت محاصره درآورد اما نتوانست حتی با شدیدترین بمباران ها، انصارالله را وادار به تسليم كند. در سوریه و عراق نیز که اوضاع بر وفق مراد عربستان پیش نرفت و گروه های تروریستی سرکوب شدند و بشار اسد در قدرت ماندنی شده است. در بحرین شعله های خشم انقلاب مردم حتی با وجود لشکرکشی سعودی ها فروکش نکرده و قطر نیز که از دایره دوستان ریاض خارج شده و به ایران و ترکیه نزدیک شده است.
در سیاست داخلی هم محمد بن سلمان اوضاع و شرایط مناسبی تجربه نمی کند. او بعد از نمایش رفع برخی محدودیت ها و مطرح کردن اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، برای تثبیت پایه های دیکتاتوری خود و حرکت به سمت پادشاهي تصمیم به حذف رقبای خود در قالب مبارزه با فساد گرفته است.
با توجه به این توضیحات می توان محورهای سیاست داخلی و خارجی محمد بن سلمان را چنین برشمرد: ارائه چهره مترقی از عربستان به غرب، حذف رقبای سیاسی خود در پوشش مبارزه با فساد، تنش زایی بین آمریکا و اروپا با ایران، تلاش برای محدود کردن جریانات و گروه های سیاسی مقاومت مانند حزب الله/ حشد الشعبی/ انصارالله و ... .
ابزار عربستان برای تحقق این سیاست ها نیز: اجبار اعضای شورای همکاری خلیج فارس به پیروی، لابی با کنگره و ترامپ برای تشدید تحریم های ایران و حزب الله، پیشبرد دیپلماسی با بهره گیری از سیاست دلار، همکاری با رژیم صهیونیستی و تشدید تنش بین شیعه و سنی می باشد.
به طور کلی عربستان مقصر اصلی شکست خود در منطقه را ایران می داند و تلاش می کند به هر طریقی به محور مقاومت ضربه بزند. نکته مهم این است که برای محدود کردن مولفه های قدرت ایران، اروپایی ها نیز تا حدودی با ائتلاف عربی- غربی- صهیونیستی همراه شده اند.
چند روز قبل فارن پالسی در گزارشی به موضوع سیاست های عربستان پرداخت و تحلیل کرد که جرد کوشنر، داماد و نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، محمد بن سلمان و رژیم صهیونیستی در یک ائتلاف اعلام نشده و غیر رسمی برای مقابله با ایران همکاری می کنند. بلومبرگ نیز در گزارشی با اشاره به عزم و اراده آمریکا، اسرائیل و عربستان برای عقب راندن قدرت تهران در منطقه نوشت این مسئله موجب اتحاد بنیامین نتانیاهو، محمد بن سلمان و دونالد ترامپ می‌شود.
در این راستا کوشنر، نتانیاهو و محمدبن سلمان تلاش می کنند ایران و بازوهای منطقه ای آن را در تيررس اقدامات خود قرار دهند. اما برای انجام موفقیت آمیز این هدف باید مسئله اصلی جهان اسلام به زعم آن ها حل شود و آن مسئله فلسطین می باشد. به همین دلیل است که محمود عباس به عربستان فراخوانده می شود و به نوشته رسانه ها وادار به انتخاب بین دو گزینه کناره گیری یا پذیرش معامله قرن که ترامپ و داماد وی سعی در طرح آن به عنوان راه حل تاریخی مناقشه اعراب و اسرائیل دارند، می شود.
از طرف دیگر باید تمامی حلقه های مقاومت به نوبت تحت شدیدترین فشارها قرار گیرند. از این رو عربستان با وساطت آمریکا به عراق نزدیک می شود تا مشکلات بغداد و ریاض به گونه ای حل و فصل شود.
اما حلقه اصلی محور مقاومت که فعلا تمامی فشارها از جانب عربستان بر روی آن است لبنان و حزب الله می باشد. این موضوع نیز بخاطر نقش برجسته حزب الله در جنگ سوریه می باشد. از این رو ریاض با فراخواندن سعد حریری به لبنان، او را وادار به استعفا می کند و همزمان حریری به اقامت اجباری در ریاض گرفتار می شود.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، در سخنرانی دو روز قبل تأکید کرد که عربستان حریری را «بازداشت کرده است» و سعودی‌ها او را «تحت فشار گذاشته‌اند» تا استعفای خود را از ریاض اعلام کند و سپس «مانع بازگشت او به لبنان گشته‌اند». نزار نصرالله، کارشناس زبان بدن نیز در مصاحبه‌ای با شبکه ان بی سی اظهار داشت: زبان بدن حریری نشان می‌دهد که او هنگام قرائت متن استعفا تحت فشار و در شرایط روانی بود و این امر از حرکات بدنی آشفته حریری مشخص است.
فراتر از این موضوع عربستان قصد دارد ترکیب آینده دولت لبنان را بدون حزب الله شکل دهد. در این راستا روزنامه فیگارو عنوان کرد مقامات عربستان می‌خواهند بهاء حریری به جای برادرش سعد حریری نخست وزیر لبنان شود. بدون شک اگر عربستان نتواند به این خواسته خود به صورت مسالمت آمیز دست پیدا کند احتمال حمله به لبنان وجود دارد. این همان موضوعی بود که دبیر کل حزب الله در سخنرانی خود در روز جمعه نیز به آن تاکید کرد.
سید حسن نصرالله گفت: من از روی تحلیل سخن نمی‌گویم بلکه اطلاعاتی دارم مبنی بر این که عربستان از اسرائیل خواسته به لبنان حمله کند و رژیم صهیونیستی هم‌اکنون در حال بررسی این مسئله است.
اما بازي كه محمدبن سلمان از چند سال پيش آغاز كرده بيش از امكانات و قابليت هاي سعودي مي باشد. در اين راه يمن مي توانست درس بزرگي باشد اما وليعهد جوان قصد درس آموزي ندارد. به همین دلیل است كه برخی پیش بینی کرده اند محمد بن سلمان عربستان را بر سر دو راهی فروپاشی داخلی یا جنگ منطقه ای قرار داده که هر مسیری را انتخاب کند در نهایت تفاوتی نمی کند.