سال هاست که طرفداران روسای جمهور در ایران چه در زمان مرحوم هاشمی، چه در زمان آقایان خاتمی و احمدی نژاد و چه در همین دوره آقای روحانی، هنگام پاسخگویی به مشکلات و کاستی ها که می رسد، دایم از "رازها" و "موانع پنهانی" سخن می گویند که مانع اصلی کار دولت متبوعشان است و خواستار برملا کردن این رازها و موانع از جانب رییس جمهور شده اند.

کسی باید از این دسته از سیاسیون بپرسد اگر این رازی است که فقط رییس جمهور می داند و باید افشایش کند شما چطور از آن خبردار شده اید؟ و اگر شما هم از این راز خبر دارید چرا فقط رییس جمهور باید آن را بگوید؟! خودتان دست بکار شوید و آن را بیان کنید.

شما چطور خود را دلسوز کشور می خوانید و مدام از لزوم وحدت سیاسی همه جریان ها و همه مردم با حاکمیت سیاسی سخن می گویید و از آشتی ملی دم می زنید اما همزمان به طور دایم رقیب تان را متهم به فعالیت های مرموز در پشت پرده قدرت می کنید. فعالیت هایی که مانع خدمت رسانی شما به مردم است؟!

شما حتی متوجه این نکته ساده هم نیستید که اگر رییس جمهور در مجلس یا در هر موقع و مقام دیگری لب باز کند برای بیان آن رازهای کذایی که وجود خارجی ندارد و فقط خودتان آن باور دارید و تن بدهد به این حاشیه سازی های بی حاصل، چه بر سر ملک و ملت خواهد آمد از این جنگ قدرت ویرانگر داخلی. آن هم در این شرایط خطیر. یا از آن توهم دست بردارید یا از ادعای آشتی و وحدت ملی.

اصلا اگر چنین موانع و راز های هولناکی وجود دارد و اینقدر به آن یقین دارید چرا خود را به مهلکه می اندازید و وارد عمارت قدرت می شوید؟ یعنی باور کنیم که نه به سودای قدرت و فقط از سر شیفتگی خدمت است که وارد این بازی خطرناک می شوید؟!

یک بار برای همیشه این موانع و اشباح را معرفی کنید و به قول مردم کوچه و بازار که فهم سیاسی دقیق تری از برخی از شمایان دارند قال قضیه را بکنید.

البته یک راز مهم در سیاست ایران وجود دارد و آن نحوه برکشیدن افراد بدون داشتن شایستگی های لازم برای نامزدی در ریاست جمهوری است و از آن مهم تر راز ادامه سیاست ورزی جریان ها و چهره های شکست خورده سیاست است. باید رازگشایی کرد که چرا و چطور سیاست ورزی در ایران باید در انحصار چهره ها و جریان های ثابت ۳۰ سال گذشته بماند؟