پس از سفر روحانی به نیویورک و موفقیت‌های دیپلماتیک در سازمان ملل، کارشناسان پیش بینی می‌کنند تحول در سیاست‌ها و تصمیم های اقتصادی محور فعالیت های جدید دولت قرار گیرد ایجاد آرامش اقتصادی، رفع التهاب از بازار، تأمین کالای اساسی و تغییر در برخی وزارتخانه ها در دستور کار قرار دارد.
کد خبر: ۶۶۱۲۲۴
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۱ 29 September 2018

روزنامه ایران : رئیس جمهوری، پنجشنبه با رهاوردی از موفقیت‌های دیپلماتیک حاصل از حضور در مجمع عمومی سازمان ملل به تهران بازگشت. مردمی که در ایران نگران از لفاظی‌های حریف امریکایی در سازمان ملل و تلاش او در شورای امنیت برای ایجاد اجماع بین‌المللی علیه ایران و البته تأثیرات اقتصادی این اقدامات بودند، حالا امیدوارند به اینکه این رهاورد در تلفیق با تدابیر دولت برای ایجاد تحول در سیاست به رونق یافتن دوباره شرایط زندگی شان بینجامد و زمینه‌ساز نوعی «نوسازی اقتصادی» باشد.

روحانی یکشنبه گذشته در حالی تهران را ترک کرده بود که ششمین حضور در سازمان ملل برخلاف ادوار پیشین با مخالفت‌ها و اما و اگرهای متعددی همراه بود. زیرا ادعای مقامات امریکایی مبنی بر اینکه «دونالد ترامپ قصد دارد به عنوان رئیس دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل موضوع ادعایی نقض قوانین بین‌المللی از سوی ایران را روی میز شورا قرار دهد» اگرچه صحت نداشت اما در فاصله دو هفته از برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل به بحث‌های گسترده‌ای میان فعالان سیاسی ایران دامن زده بود. در یک سو مخالفانی از قسم حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان قرار داشتند که معتقد بودند روحانی باید «با اعتراض رسمی و آشکار به ریاست ترامپ بر شورای امنیت سازمان ملل متحد از شرکت در مجمع عمومی سالانه این سازمان خودداری کند تا از این طریق و با تحقیر ترامپ، لااقل به بخشی از اهانت‌های امریکا علیه ایران و مردم ایران پاسخ داده باشد» و در مقابل اما عده بیشتری حضور نیافتن را نه تنها واکنشی ناکارآمد و «سیاست خودتحریمی» تفسیر می‌کردند، بلکه اعتقاد داشتند موضعگیری هوشمندانه رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل می‌تواند باطل‌السحر اقدامات ضد ایرانی امریکا باشد زیرا نفس حضور در جلسه مدیریت و کنترل پیام  را در دست ایران قرار می‌دهد.

آن چه در سفر چهار روزه روحانی به نیویورک روی داد، نشان داد که نگرش گروه دوم صائب بوده است. نخستین رویارویی ایران و آمریکا در سازمان ملل در تریبون سخنرانی شکل گرفت. دو رئیس جمهوری که در فهرست سخنرانان روز اول مجمع عمومی بودند، با فاصله اندکی پشت تریبون قرار گرفتند. نخست ترامپ که در توهم ریاست بر جهان علیه اغلب کشورها موضع گرفت اما لحظه ماندگار سخنرانی‌اش در ذهن مخاطبان آنجا بود که او با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخل امریکا گفت: «دولت من بیش از هر دولت دیگری در تاریخ امریکا موفقیت داشته» و با شلیک خنده حضار پاسخ گرفت. غیر از این ناظران باقی سخنرانی او را «به مثابه اعلان جنگ علیه اکثر کشورها و نهادهای بین‌المللی» ارزیابی کردند. پیروزی بر چنین رویکردی شاید چندان سخت نبود. اما روحانی هم بخوبی توانست با فرازهای تأثیرگذاری از سخنانش همچون یادآوری بدعهدی‌های امریکا و اینکه نمی‌توان با چنین دولتِ بدعهدی، عهدِ جدیدی بست و در عین حال دعوت از دولت امریکا به مذاکره با تحقق دو پیش‌شرط اساسی اجرای تعهدات در برجام و گفت‌وگو بر مبنای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل موضع احترام برانگیز ایران را بر کرسی بنشاند و در قبال آن یک اقناع بین‌المللی را به دست آورد.

این رویارویی بود که «آرمن گورگن» سردبیر ارشد بخش بین‌الملل «فرانس۲۴» آن را در یک جمله چنین توصیف کرد: «برخلاف دونالد ترامپ که تلاش کرد ایران را درحاشیه قرار دهد، حسن روحانی ایران را یک عضو مسئول جامعه جهانی نشان داد.» همین پیروزی در وهله نخست زمینه را برای پیش افتادن ایران در دومین میدان فراهم ساخت. اقناع و همدلی بین‌المللی که ایجاد شده بود خود را بیش از هر زمان در جلسه ۱۵ عضو اصلی و موقت شورای امنیت سازمان ملل نشان داد. در آن جلسه که برخلاف ادعای مقامات امریکا نه حول موضوع «مبارزه با گسترش تسلیحات کشتارجمعی» تشکیل شد اگر چه ترامپ سعی کرد به عنوان رئیس جلسه و نخستین سخنران تمرکز خود را بر موضوع هسته‌ای ایران و تقبیح برجام قرار دهد اما بر خلاف خواست او کشورهای دیگر با استناد به پایبندی ایران به برجام از توافق هسته‌ای ایران دفاع و بر حفظ آن تأکید کردند.

شورای امنیت همچنین دوشنبه هفته گذشته نیز در بیانیه‌ای با به کار بردن عبارات «شنیع و بزدلانه» حمله تروریستی در شهر اهواز را محکوم کرده و از  کشورهای عضو شورا خواسته بود بر پاسخگو ساختن عاملان، سازمان‌دهندگان و تأمین‌کنندگان مالی اعمال تروریستی و اجرای عدالت تأکید و در این روند با دولت ایران همکاری کنند.

این دعوت به همکاری با ایران برای مقابله با تروریسم در واقع با تردید جدی مواجه ساختن اتهامات ادعایی بود که از سوی معدودی از اعضای این شورا علیه ایران پیرامون حمایت از تروریسم مطرح می‌شد. برگزاری نشست مشترک وزرای امور خارجه ایران و ۴+۱ نیز از جمله اتفاقات تأثیرگذار در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل بود. بر اساس بیانیه‌ای که در پایان این نشست توسط «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرائت شد. طرفین مذاکره تأکید کردند که «برجام عنصر کلیدی و دستاورد مهم در حوزه دیپلماسی چند جانبه است و با توجه به درک فوری و نیاز برای نتایج ملموس، شرکت کنندگان در این نشست از پیشنهادهای عملی برای حفظ و توسعه کانال‌های پرداخت بویژه ابتکار ایجاد راهکاری برای تسهیل پرداخت‌های مرتبط با صادرات ایران از جمله نفت استقبال کردند.» بیانیه‌ای که در کنار دیگر موضع‌گیری‌ها و رایزنی‌ها حکایت از آن داشت که شکل دادن به سازوکار لازم برای حفظ برجام در برابر تحریم‌های امریکا در حال نهایی شدن است. سازوکاری که در صورت تدوین می‌تواند تا حدود زیادی نگرانی‌های دامن زننده به التهاب اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار دهد.   

نقد کردن رهاورد نیویورک در بازار اقتصاد ایران

بازگشت روحانی از نیویورک و همه رهاوردهای دیپلماتیکش اما پایان ماجرا نیست بلکه نقطه عطف تحولاتی است که خبر می‌رسد قرار است در روزهای آینده رخ دهند و به نقد کردن این رهاورد در بازار اقتصاد ایران منتهی شود. در تمام روزهای تب کرده اقتصاد کشور، کارشناسان هم نظر بوده‌اند که اگر چه نمی‌توان تأثیر تحولات سیاست خارجی و بطور ویژه تهدیدات تحریمی امریکا علیه ایران را انکار کرد اما مشکلات پدید آمده تک عاملی نیست و به همان میزان از سیاستگذاری‌های داخلی تأثیر می‌پذیرد.

اگر چه سفر موفقیت‌آمیز روحانی به نیویورک توانست از حجم نگرانی‌های مربوط به عوامل بیرونی بکاهد اما او و دولتش برای مدیریت و بسامان ساختن بحران اقتصادی موجود نیازمند تحولی در درون هستند؛ «نوسازی اقتصادی». به تعبیر دیگر حالا نوبت داخل است که هم التهابات شکل گرفته بر محور اقتصاد کاهش یافته و هم تدابیر بیشتری برای مدیریت تأمین کالاهای اساسی اندیشیده شود. به نظر می‌رسد این مهم حداقل نیازمند تحولاتی در دو سطح سیاستگذاری‌ها یا تصمیم‌سازی‌ها و همچنین برخی تغییرات یا جابه‌جایی‌ها در اعضای کابینه است.

به هر روی شرایط ویژه‌ای که در آن قرار گرفته‌ایم سیاستی مبتنی بر اقتضائات جدید می‌طلبد که اگر چه در قالب شورای هماهنگی اقتصادی با حضور سران سه قوه قدم‌های مهم در این مسیر برداشته شده است، اما اتفاقات موجود در کف بازار و جامعه حکایتگر ضرورت انسجام بخشی بیشتر به سیاست‌ها و برنامه‌هاست. این مهم البته چه بسا نیازمند ورود همکاران جدید به پاستور بر اساس بررسی‌های کارشناسانه باشد. چنان که در حال حاضر دو وزارتخانه تعاون،کار و رفاه اجتماعی و  امور اقتصادی و دارایی با سرپرست اداره می‌شود و دولت هم چند صباحی است سخنگو ندارد. در کنار اینها به نظر می‌رسد از سیاست‌های رسانه‌ای و ارتباط بهتر با مردم هم نباید غفلت کرد. در میانه پمپاژ موج خبرهای مأیوس کننده به مدد برخی رسانه‌ها خارجی و البته بعضی رسانه‌های داخلی که به گفته رئیس جمهوری هنوز در حال و هوای دوران انتخابات سیر می‌کنند، تبیین و تشریح واقعیات و سیاست‌های اتخاذ شده و البته مهم‌تر توضیح درباره عملکردها حتماً پادزهر شایسته‌ای است که قوت قلب و اطمینان خاطر مردم به توانمندی‌های دولت را مضاعف خواهد کرد و هم سد راه اثرگذاری تبلیغات منفی خارجی‌ها می‌شود. ناگفته پیداست که کمک به دولت از سوی دیگر نهادها هم یکی از مؤلفه‌های مهم عبور از شرایط فعلی است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار