کد خبر: ۶۷۹۴۸۰
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۲ 13 November 2018

آیت‌الله پسندیده برادر بزرگتر امام سرانجام پس از عمری مجاهدت در ۲۲ آبان ماه ۱۳۷۵ آیت‌الله رخ در نقاب خاک کشید پیکر این عالم جلیل‌القدر در مسجد بالاسر در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.

ولایت‌پذیری برادر بزرگتر امام/ شکایت از رضاخان نزد موسس حوزه علمیه قم

خبرگزاری فارس ت تاریخ: آیت‌الله پسندیده در ۱۷ شوال سال ۱۳۱۳ ه‍ ق (چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ ﻫ.ش) در شهرستان خمین چشم به جهان گشود. پدر ایشان آیت‌الله شهید مرحوم سید مصطفی موسوی ـ فرزند برومند علامه جلیل القدر مرحوم سید احمد موسوی ـ است که مانند اکثر علمای آن روزگار در نجف اشرف به تحصیل و تدریس مشغول بود.

سیداحمد به دعوت و درخواست مرد نیکوکار و بزرگواری به نام «یوسف‌خان کمره‌ای» که برای زیارت به عتبات مقدسه مشرف شده بود ـ برای ارشاد و پیشوایی اهالی خمین ـ به آن سامان می‌رود و با دختر مرحوم یوسف‌خان۱ ازدواج می‌کند. از فرزندانشان یک دختر و یک پسر به-نام‌های: «صاحبه» و «مصطفی» باقی می‌مانند.

سیدمصطفی نیز همچون پدر برای ادامه تحصیلات به نجف اشرف و «سامرا» ـ به خاطر حضور مرحوم میرزای شیرازی در آن جا ـ عزیمت می‌کند و پس از آن که در زمره علما و مجتهدین عصر خود قرار می‌گیرد، به ایران باز می‌گردد و زعامت و پیشوایی اهالی خمین و حومه را عهده‌دار می‌شود و به علت مبارزه با حاکم ظالم و نیز خوانین منطقه در ذی‌الحجه ۱۳۲۰ قمری در بین راه خمین ـ اراک مورد سوء قصد بعضی از اشرار قرار می‌گیرد و بر اثر اصابت چند گلوله به کتف و کمر، در سن ۴۷ سالگی به شهادت می‌رسد و جنازه آن مرحوم به نجف اشرف منتقل و در آن جا دفن می‌شود.۲

بعد از شهادت پدر
در زمان شهادت پدر، مرحوم آیت‌الله پسندیده، ۸ سال بیشتر نداشت که به همراه مادر، به خونخواهی پدر برخاست۳ و در سال ۱۳۲۱ هجری قمری (۱۲۸۲ ش) جهت دادخواهی به سلطان آباد (اراکِ امروز) رفت و با بدیع الملک صحبت کرد و سپس در اراک به عضدالملک شکایت برد و در نهایت به همراه برادر ـ آقا نورالدین ـ و خواهر بزرگتر و مادر و عمه و چند نفر دیگر در سال ۱۳۲۳ هجری قمری به قصد ملاقات با عین‌الدوله (صدر اعظم وقت) عازم تهران شد و پس از یک سفر ده روزه به تهران رسید. مرحوم آیت‌الله پسندیده چگونگی ملاقات خویش با عین‌الدوله را چنین توصیف می‌کند:
«... من رفتم قبایش را گرفتم. دقیقاً یادم داده بودند به کنایه بگویم: اگر شما عادل هستید، ما عادل نیستیم، قاتل را بدهید به دست ما، ما او را می‌کشیم. من این را به عین‌الدوله گفتم. عین‌الدوله گفت «نخیر؛ قاتل را می‌کشم... گفتیم: تا قاتل کشته نشود از عمارت بیرون نمی‌رویم و ما این جا متحصن می‌شویم...»۴ در نهایت با تلاشی که صورت گرفت، قاتل در چهارم ربیع‌الاول ۱۳۲۳ هجری به جوخه اعدام سپرده شد.

تحصیلات

آیت‌الله پسندیده، تحصیلات را در شهرستان خمین و در نزد عالمان آن دیار شروع کرد و سپس در سال۱۳۲۷ هجری ـ در ۱۴ سالگی ـ به همراه سید نورالدین (برادر) و افتخارالعلماء (استاد) جهت ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و در مدرسه ملاعبداللّه‌ سکنی گرفت و ادبیات، منطق، کلام، فقه، اصول و هیئت و نجوم را نزد علمای اصفهان از آن جمله بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب و آقا شیخ علی یزدی و مرحوم تویسرکانی تلمذ کرد و سال‌ها در محضر آیت‌الله العظمی خاتون آبادی دروس سطح و خارج فقه و اصول را طی کرد. آیت‌الله پسندیده پس از گذراندن دوره‌های سطح و خارج دروس حوزوی، به خمین مراجعت کرد و همزمان با اقامه نماز جماعت، حوزه دروس فقه و اصول، کلام و منطق و نحو را در آن شهر برپا کرد که حضرت امام خمینی(ره) در زمره شاگردان آن بزرگوار بود.
حضرت آیت‌الله پسندیده در این خصوص می‌فرماید: «...نزد خودم منطق، مطول و سیوطی را آغاز کردند. مشق را نیز نزد من انجام می‌دادند. چون خط نستعلیق من خوب بود، نزد من مشق می‌کردند...»۵

فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی

مبارزه و ظلم ستیزی با زندگی آیت‌الله پسندیده عجین گردیده بود. او که در دامان خانواده‌ای مجتهد و مجاهد پرورش یافته بود، از زمانی که به تشخیص رسید، پدر بزرگوارش را در مقابل ظلم ظالمان منطقه یافت که سرانجام در همین راه نیز به شهادت رسید. در این زمان آیت‌الله پسندیده که ۸ بهار بیشتر از عمر با برکتش سپری نشده بود به کسوت شریف روحانیت درآمد و به خونخواهی پدر، جلای وطن کرد و با عین‌الدوله به محاجه برخاست تا این که پس از مدتی، شاهد مجازات قاتل شد. در این دوران که نا امنی در سراسر کشور رواج داشت، خمین نیز از شر اشرار در امان نبود و هر از چند گاهی، اشرار مسلح به آن شهر حمله می‌بردند؛ بر این اساس به علت ضعف حکومت در قبال ایجاد امنیت، مردم خود به این مهم اقدام می‌کردند و برای اجرای این امر، همه مردم اعم از علماء، تجار، خوانین و... مسلح بودند و به مقابله با اشرار می‌پرداختند، در یکی از این درگیری‌ها آیت‌الله پسندیده که ده سال بیشتر نداشت به عنوان یک فرد تفنگچی در مقابله با اشرار حضور داشت.
آیت‌الله پسندیده از دوران نوجوانی برای دفاع از نوامیس مردم در مقابل اشرار وابسته به حکومت جور، اسلحه بر دوش گرفت و پس از آن در معیت علمای اصفهان در جریان جنگ جهانی اول برای ایستادگی در برابر قوای متجاوز انگلیس تعلیمات نظامی دید و در اردوی نظامی روحانیون منطقه شرکت جست.۶ 

در زمان اشغال ایران توسط نیروهای متفقین که تمام امور کشور ـ حتی نصب حکمرانان و وضع قوانین ـ را در دست داشتند، آیت‌الله پسندیده با خرید غلات و ارزاق عمومی توسط آنان که برای تأمین نان و خوراک نیروهای خودشان صورت می‌گرفت، به مخالفت برخاست؛ زیرا این کار تأمین مایحتاج مردم محروم منطقه را به شدت دشوار می‌کرد و نهایتاً به بهای فقر و گرفتاری روز افزون مردم ایران می‌انجامید. ایشان در نقل خاطرات خود، در این باره می‌گوید:
«من به عظام الدوله... که رئیس دارایی گلپایگان بود، گفتم: من نمی‌گذارم اینها تمام غلات و ارزاق مردم را بخرند و تاراج کنند، مگر این که نان محل تأمین شود. بعد از آن اگر مازادی داشت بخرند وگرنه نمی‌شود».۷
مقاومت و ایستادگی ایشان در مقابل عمال حکومت و متفقین، باعث پرونده‌سازی و اعمال فشار بر ایشان شد.۸عظام‌الدوله عین گزارش مخالفت آن مرحوم را به وزارت کشور ارسال کرد و بر همین اساس، وزارت کشور دستور داد ایشان را از خمین تبعید کنند که البته با تمهیداتی که اندیشیده شد، حکم صادره غیر قانونی اعلام و از تبعید ایشان صرف نظر شد.۹
در جریان کشف حجاب به اتهام مخالفت با آن، او را محاکمه و به اجبار لباس شریف روحانیت را، از تن او خارج کردند و به عنف او را به مجلس جشن کشف حجاب بردند.
مرحوم پسندیده برای حل مشکلات مردم با آیت‌اللهِ شهید سیدحسن مدرس ارتباط گرفت و در این راستا با سردار سپه ـ رضاخان ـ ملاقات کرد؛ لیکن از طرف وی به نداشتن حسن نیت متهم شد! لذا در جلسه‌ای با حضور آیت‌الله ‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری علیه سردار سپه، دادِ سخن داد.
آیت‌الله پسندیده در نقل این خاطره، چنین می‌فرماید:
«در سال ۱۳۰۳ شمسی من از تهران به قم رفتم و ایشان (آیت‌الله حائری) را ملاقات کردم. در یک جلسه‌ای که جمعی هم بودند من علیه سردار سپه که آن وقت رئیس‌الوزرا بود صحبت کردم.»۱۰
ارتباط با مرحوم آیت‌الله کاشانی و حضور در متن مبارزات آن دوران یکی دیگر از برگ‌های زرین و درخشان زندگی پر برکت آیت‌الله پسندیده است. ایشان در این خصوص چنین می‌گوید:
«خدا رحمت کند آیت‌الله کاشانی را که بسیار مرد عالم و با شهامتی بود و من با ایشان روابط زیادی داشتم»۱۱
ایشان در مبارزات ملی شدن صنعت نفت مشارکت فعال داشت و همواره در متن جریان مبارزات سدۀ اخیر ملت ایران حاضر بود.۱۲

 

آیت‌الله پسندیده و نهضت امام خمینی

او با وجود آن که برادر بزرگتر حضرت امام بود و بر ایشان سمت استادی و مربیگری داشت، همچون سربازی منقاد در خدمت اهداف والای انقلاب اسلامی قرار گرفت و مو به مو دستورات رهبر انقلاب اسلامی را اجرا می‌کرد.

اصلاحات ارضی

در آن زمان که توطئه قانون اصلاحات ارضی علیه دهقانان و روستانشینان تدارک دیده شد و هر حرکت و صدای آزادیخواهانه‌ای در سطح کشور به بهانه مخالفت با اصلاحات ارضی سرکوب می‌گردید، آیت‌الله پسندیده که در شهر خمین دفتر اسناد رسمی داشت، به بهانه کهولت سن و عدم توانایی از تنظیم اسناد آن سر باز زد و در نهایت که بر این امر اصرار شد به طور کتبی نوشت:
«چون تنظیم اسناد مربوط به مرحله اول اصلاحات ارضی عمل خلاف شرع است، لذا از انجام این امر در دفتر خانۀ خود، ممانعت خواهم نمود.»۱۳
بر همین اساس، در ذیل گزارش این نوشته، دستور داده شد چون مخالفت علنی با اصلاحات ارضی، مخالفت با فرامین شاهنشاه است، از طریق دادگستری، دفترخانۀ ایشان منحل شود.

واقعه ۱۵ خرداد

سازماندهی مبارزات مردم خمین در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از برگ‌های زرین دوران مبارزه آیت‌الله پسندیده است. آن مرحوم در روز قیام تاریخی ۱۵ خرداد با سخنرانی در میدان مرکزی خمین به طور آشکارا به حمایت از حرکت حضرت امام(ره) پرداخت. این اقدام شجاعانه در اسناد چنین ثبت گردیده است:
«به قرار اطلاع، فردای روزی که آیت‌الله خمینی دستگیر شده، سیدمرتضی پسندیده، برادر وی که در خمین می‌باشد در میدان شهر مردم را جمع و به منبر رفته و پس از سخنرانی، نواری که در آن خمینی صحبت نموده از بلندگو پخش می‌نماید...»۱۴
پس از قیام خونین ۱۵ خرداد و دستگیری امام خمینی(ره)، آیت‌الله پسندیده به همراه مراجع و علمای ایران، به تهران عزیمت و در اعتراض دسته جمعی علما مشارکت فعال نمود. امضای ایشان در اعلامیه چهل تن از مدرسین و فضلای حوزه علمیه قم به عنوان نخستین امضا نمایانگر نقش کلیدی آن مرحوم است. ایشان در نقل خاطرات دستگیری حضرت امام(ره) چنین می‌فرماید:
«زمانی که حضرت امام در پادگان عشرت‌آباد تهران زندانی بودند ... من در آن جا به دیدن ایشان رفتم... ضمناً با امام هم روابط محرمانه‌ای داشتیم که گاهی پیغامی به ایشان می‌دادیم و ایشان هم پیغامی به ما می‌دادند... من به وسیله ارتباطی که با برادرزاده نصیری ـ رئیس شهربانی وقت ـ داشتم، درخواست ملاقات کردم. نصیری هم موافقت کرد و به اتفاق یکی از دوستان برای ملاقات امام به عشرت‌آباد رفتیم... نوبت ما که شد با همان رئیس پادگان برای ملاقات امام رفتیم. به من گفت: «شما فقط احوالپرسی کنید و در امور سیاسی با آقا صحبت نکنید.»... من با امام صحبت کردم و تمام مطالب را به ایشان گفتم. اظهار داشتم: «آقای شریعتمداری تقاضای ملاقات دارند موافقید یا خیر؟ گفتند: مانعی ندارد. گفتم: آقای مرعشی نجفی هم سلام رساندند. گفتند: مگر ایشان به تهران آمده‌اند؟ گفتم: آری تازه آمده‌اند و به منزل آیت‌الله خوانساری وارد شده‌اند. ایشان پرسیدند: چرا آمده‌اند؟ پاسخ دادم: کار داشتند! آنگاه گفتم: آقای یاوری و آقای بحرالعلوم هم از رشت آمده بودند. آیت‌الله آملی (که در تهران بودند) سلام رساندند، آقای میلانی هم آمده بودند و سلام رساندند و یک یک اسامی علما را گفتم که ایشان متوجه بشوند همه در تهران جمع شده‌اند. آن‌گاه پرسیدم: اجازه می‌دهید شهریه طلاب قم را منظم بپردازیم؟ گفتند: بله. گفتم: آقای آملی ظاهراً تقاضا داشتند اجازه بدهید بازارهای تهران و شهرستانها که تعطیل است باز شود. امام پرسیدند: مگر تعطیل است؟ گفتم: آری تعطیل است... غرض من از این سؤال و جواب‌ها این بود که ایشان را به مهمترین اوضاع کشور و پیامدهای دستگیری معظم له آگاه سازم. ایشان کاملاً از اوضاع مطلع شدند و -سپس خداحافظی کردیم و به منزل برگشتیم.»۱۵

 

تکیه‌گاه قبیله نور

خروش حضرت امام خمینی قدس‌اللّه‌ نفسه الزکیه علیه کاپیتولاسیون که منجر به دستگیری و تبعید عجولانه معظم له به ترکیه شد، اعتصاب و تظاهرات مردمی را در پی داشت و جامعه روحانیت را جنب و جوشی فرا گرفت که صدور اعلامیه‌ها، نامه‌ها و تلگراف‌های پشتیبانی از حضرت امام از یک طرف و فعالیت‌ها و ارتباط و تماس‌های رسمی و غیر رسمی با مقامات دولتی ایران و بعضی از مقامات خارجی از طرف دیگر، گوشه‌ای از آن اقدامات است.
آیت‌الله پسندیده در این خصوص طی نامه‌ای به امیر عباس هویدا ـ نخست وزیر وقت ـ ضمن درخواست مسافرت به ترکیه و ملاقات با حضرت امام، چنین نوشت: «ادامه تبعید مرجع تقلید شیعیان حضرت آیت‌الله العظمی خمینی مدظله العالی، با شایعات اخیر موجب نگرانی شدید است...»۱۶
هرچند در ابتدا مقامات دولت ایران با درخواست ملاقات ایشان موافق بودند ولی مقامات امنیتی ساواک، ارتباط آیت‌الله پسندیده را با امام به مصلحت ندانسته با این امر مخالفت کردند. آیت‌الله پسندیده در این باره می‌گوید:
«... هنگامی که حضرت امام به ترکیه تبعید شدند، دربار دستور داده بود که من و آیت‌الله خوانساری برای دیدن امام به ترکیه برویم... ولی پاکروان می‌گوید: صلاح نیست که پسندیده برود و آقای فضل‌الله خوانساری تنها برود.»۱۷
آیت‌الله پسندیده در همه دوران‌های تبعید و مبارزه برای حضرت امام، یاری دلسوز بود. اما آنچه با وجود خطرات و تضییقات فراوان رژیم، برجستگی نقش ایشان را بیشتر نمایان می‌کند، مسئولیت تأمین و پرداخت شهریۀ امام به طلاب، در طول سال‌های تبعید امام خمینی بود که این کار به واقع در جهت رونق بخشیدن حوزه‌های علمیه سراسر کشور و معرفی و شهرت دادن نام حضرت امام در میان طلابی که او را نمی‌شناختند، بسیار مؤثر بود.
از دیگر کارهای خطیر و مهمی که ایشان ـ در آن شرایط اختناق‌آمیز با دقت و رعایت نکات حفاظتی و امنیتی ـ انجام می‌داد، کمک‌های مالی به خانواده‌های زندانیان و تبعیدشدگان بود. این کمک‌ها از محل وجوهاتی فراهم می‌شد که مقلدان امام از طرق مختلف به آیت‌الله پسندیده می‌رساندند.
حمایت‌های آن مرحوم، از حضرت امام ادامه داشت تا آن که ایشان جهت رونق بخشیدن به بیت امام در قم و به عنوان مأمن و ملجأ یاران و دوستان و مقلدان آن حضرت، تصمیم گرفت به قم هجرت کند. این مسافرت با هماهنگی حضرت امام و ابلاغ زمان آن توسط مرحوم حاج سیداحمد آقا به ایشان صورت گرفت۱۸ و آیت‌الله پسندیده از خمین به قم هجرت نمود و در بیت امام به عنوان وکیل تام‌الاختیار ایشان در اخذ سهم مبارک امام(ع) و پرداخت شهریه به طلاب، در محله یخچال قاضی مستقر شد. ساواک در این خصوص چنین گزارش کرده است:
«حاج پسندیده، برادر بزرگ خمینی که در شهرستان خمین سکونت دارد، روز جمعه ۱۸ / ۱۰ / ۱۳۴۹ وارد قم شده و در منزل شخصیِ خمینی می‌باشد و روز شنبه ۱۹ / ۱۰ / ۱۳۴۹ به مناسبت میلاد حضرت رضا(ع) رسماً در مجلسی که در بیرونی منزل خمینی به همین مناسبت تشکیل شده بود، شرکت و از واردین پذیرایی و دید و بازدید به عمل آورد...
نظریه شنبه: مسافرت پسندیده به قم در ظاهر به عنوان زیارت است ولی در باطن به اشاره گردانندگان دستگاه خمینی است... که اگر دستگاه مانع نباشد، [ممکن است] ایشان برای دائم در قم بمانند.»۱۹
علت حساسیت گزارشگر ساواک در خصوص امکان حضور دائمی آیت‌الله پسندیده در منزل حضرت امام در قم، به واسطه تضییقاتی است که ساواک در سال ۱۳۴۶ برای معظم له، به وجود آورد و ایشان را به طور رسمی به خمین بازگرداند. حضرت آیت‌الله پسندیده در این باره، چنین می‌گوید:
«در سال ۱۳۴۶ زمانی خواستند مجلس روضه بگذارند و آقای اسلامی روضه بخوانند. شهربانی یا سازمان امنیت قدغن کرده بود. حاج شیخ محمود خادمی در خمین به سراغ ما آمد و گفت: روضه را قدغن کرده‌اند، به قم بیایید. گفتم: روضه باید حتماً اجرا شود. دستور دادم که روضه بخوانند... خبر به شهربانی رسید و آمدند جلوی منزل ایستادند و گفتند که نباید روضه باشد... بعد مأمورین به من گفتند: برگردید و به خمین بروید. گفتم: من قصد داشتم فردا به خمین برگردم ولی چون شما امر می‌کنید نمی‌روم. مگر مرا به زور ببرید...»۲۰

 

هرچند این مراجعت اجباری به خمین صورت گرفت. ولی آیت‌الله پسندیده پس از چند روزی به بهانه ناسازگاری هوای خمین به قم بازگشتند تا از نزدیک بر امور مربوط به فعالیت‌های بیت حضرت امام، نظارت نمایند. در دوران حضور مرحوم حجت‌الاسلام حاج‌ سیداحمد خمینی در قم، آیت‌الله پسندیده از بازویی توانا برخوردار بود و با مدیریت قوی و هماهنگی لازم به رتق و فتق امور طلاب و برقراری ارتباط با حضرت امام و هدایت مبارزین می‌پرداخت. مکاتبات مکرر حضرت امام(ره) در این خصوص گویای این هماهنگی است.
پس از عزیمت حاج سیداحمد خمینی به نجف اشرف و به دنبال آن شهادت مظلومانه حضرت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی و ماندگار شدن مرحوم حاج‌ سیداحمد در کنار حضرت امام، آیت‌الله پسندیده به تنهایی، عهده دار مسئولیتی خطیر گردید و این مهم را به احسن وجه به انجام رسانید.
پس از شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، حوزه علمیه و شهر قم به عنوان پایگاه دائمی انقلاب اسلامی مرکز جوش و خروش انقلابی یاران امام شد. حضور آیت‌الله پسندیده در بیت امام یکی از عوامل مهم ارتباط انقلاب اسلامی با رهبری آن در نجف‌اشرف و به خصوص در زمان اقامت امام در نوفل لوشاتو بود.

در راستای همین نقش مؤثر بود که ساواک حضور ایشان را در قم برای رژیم خطرناک دانست و طی یک دادگاه فرمایشی آن مرحوم را برای مدت سه سال به شهر کویری انارک تبعید کرد؛ ولی آیت‌الله پسندیده حکم غیرقانونی تبعید را نادیده گرفت و با شهامت به قم بازگشت. این بار ساواک با عصبانیت به مسئلۀ بازگشت ایشان به قم پرداخت و طی حکمی محل تبعید ایشان را از انارک به داران اصفهان تغییر داد.

 


مرحوم آیت‌الله پسندیده این بار با پیام امام خمینی مبنی بر این که «تمام کسانی که تبعید شده‌اند به حکم تبعید اعتنا نکنند و به قم و یا شهر خودشان مراجعت کنند»، بلافاصله روانه قم شدند. مرحوم آیت‌الله پسندیده پس از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم موقعیت ویژه‌ای که از مراتب علم و تجربه و مبارزات مستمر خویش داشتند، همچون گذشته افتخار وکالت امام خمینی را در امور شرعی مردم به هر عنوان و سمتی و بر هرگونه امتیازی ترجیح دادند و در طول سال‌های پس از پیروزی با بزرگواری و بی‌هیچ ادعا و توقعی همان مسیر روشن گذشته را تعقیب نمودند.
در ۲۲ آبان ماه ۱۳۷۵ آیت‌الله پسندیده این یار دیرین و ظهیر همارۀ آن سفر کرده، رخ در نقاب خاک کشید و به جمع سالکان کوی ملکوت پیوست و پس از تشییع پرشکوه، پیکر این عالم جلیل‌القدر در مسجد بالاسر در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار