۶۵ سال پس از اینکه «رزا پارکس» (Rosa Parks) دختر جوان سیاهپوست حاضر نشد از روی صندلی اتوبوسی در شهر آلاباما بلند شود تا مرد سفید پوستی که ایستاده بود، بنشیند و آغازگر جرقه جنبش مدنی سیاهان در آمریکا شد، افسر پلیسی در میناپولیس در ایالت تگزاس ۸ دقیقه و  ۴۶ ثانیه زانوی خود را بر روی گردن مرد سیاه پوست 46 ساله ای به نام «جورج فلوید» (George Floyd) گذاشت تا شعله خفته زیر خاکستر نژادپرستی در جامعه آمریکا بار دیگر زبانه بکشد و «من رویایی دارم» ۵۷ ساله مارتین لوترکینگ را برای نسل جدید سیاهپوستان این کشور زنده کند. 

مارتین لوترکینگ در سخنرانی ۱۷ دقیقه ای مشهور خود خطاب به حاضران در تظاهراتی که او رهبری می کرد گفت: «یکصد سال پیش، یک شهروند بزرگ آمریکایی که ما امروز زیر سایه‌ی نمادین او ایستاده‌ایم، اعلامیه‌ی آزادی بردگان را امضا کرد. این فرمان پربار، همچون فانوس دریایی، امیدی در دل میلیون‌ها برده‌ی سیاهپوست افکند که در آتش بی‌امان بیداد می‌سوختند. سپیده‌ی مسرت‌بخشی بود که پایان شب بلند بردگی‌شان را نوید می‌داد. امروز، یکصد سال از آن روز می‌گذرد، اما هنوز سیاهپوستان آزاد نیستند. پس از یکصد سال، با تاسف باید اذعان کنیم که زندگی سیاهپوستان هنوز هم اسیر بند و زنجیرهای تبعیض و جدایی نژادی است.»

آنچه در روز ۵ خرداد (۲۵ می) در شهر میناپولیس آمریکا اتفاق افتاد به وضوح نشان داد حالا حتی پس از ۱۵۸ سال از صدور اعلامیه آزادی بردگان که توسط آبراهام لینکلن (شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا) در سال  ۱۸۶۲ صادر شد و مارتین لوترکینگ در سخنرانی معروف خود به آن اشاره کرد، رویای آزادی سیاهان محقق نشده است؛ هنوز تاریخ تبعیض علیه سیاهان در آمریکا زنده است و دست یافتن «رویای من» لوترکینگ و دیگر سیاهان آمریکا و رفع تبعیض علیه این گروه از آمریکایی ها با هر اتفاقی، دورتر و دورتر می شود و این رویایی است که هنوز و با گذشت بیش از یک قرن و نیم، جان نوادگان نسلی را که صدور اعلامیه آزادی بردگان را جشن گرفتند، قربانی می کند.  

حادثه قتل فجیع «جورج فلوید» نشان داد نژادپرستی در جامعه آمریکا حتی اگر زیر لایه های پر زرق و برق توسعه و فن آوری و پشت شعارهای حقوق بشری و دموکراتیک شیک و مجلسی دولتمردان آمریکا پنهان شده باشد باز همچنان دغدغه و موضوعی است که می تواند قربانی بگیرد و بار دیگر به مثابه جرقه شعله ور شدن دوباره جنبش های آزادیخواهانه سیاهان در آمریکا عمل کند.

دولتمردان آمریکایی که به نوشتن و پیچیدن نسخه های حقوق بشری و توصیه های اخلاقی و حقوق بشری و به ادعای خود حمایت و کمک به ملت های دیگر عادت کرده اند و سالیانه در چند موضوع حقوق بشری اقدام به انتشار گزارش های سالیانه و بررسی وضعیت حقوق بشر و جنبه های مختلف آن در دیگر کشورها می پردازند، حالا خود در صدر کشورهای ناقض حقوق شهروندان خود و برخوردهای خشن و سرکوبگرانه علیه معترضان قرار گرفته اند و نسخه هایی را، که با تظاهر به حمایت از ملت ها می نوشتند، فراموش کرده و برای آرام کردن مردم خشمگین شهرهای این کشور، به جای توصیه های اخلاقی حقوق بشری، از گارد ملی و حتی تهدید به تیراندازی مستقیم، متوسل شده اند.

شورش شهروندان سیاهپوست آمریکا علیه تبعیض نژادی که زخم کهنه پوشیده شده ای بود، حالا و بویژه پس از سه سال ریاست جمهوری ترامپ و اجرای طرح های مختلف علیه گروه های مختلف نژادی، مذهبی، مهاجران و ...، در شرایطی که این کشور همچنان با سیر افزایشی تعداد مبتلایان و قربانیان کرونا و بیکاری گسترده نیروی کار این کشور دست به گریبان است، شرایط جدیدی را برای این کشور رقم زده است که به نظر می رسد باید انتظار آثار و تبعات ویژه ای را از دل این حوادث برای کسانی داشت که در حال حاضر در کاخ سفید، اداره امور کشور را در دست دارند.

حادثه روز دوشنبه 5 خرداد و آنچه که پلیس شهر میناپولیس انجام داد نسل سوم جنبش های های مدنی شهروندی را در جامعه آمریکا بار دیگر زنده کرد. بعد از مطالبه گری ها و جنبش های بومیان آمریکایی در برابر مهاجرانی که بعدها قدرت را در این کشور در دست گرفتند، و بعد از آنچه در جریان انقلاب فرانسه (1789) بعنوان حقوق شهروندی مورد توجه قرار گرفت، جنبش های بردگانی که خواهان به دست آوردن حقوق اولیه شهروندی خود بودند، سومین نسل مطالبه گری حقوق بشری شهروندی بود که تجربه شده، شکل گرفته و پایه گذاری شده بود؛ جریانی که تصور می شد طی دهه های اخیر و متاثر از سرعت تحولات در این کشور کمرنگ و یا حتی از بین رفته باشد اما خیزش دوباره اعتراضات سیاهپوستان در شهرهای مختلف آمریکا فصل جدیدی را در تاریخ این کشور رقم زده است که ریشه در همان تحولاتی دارد که در دوره معاصر با «رزا پارکس» شروع و به سخنرانی تاریخی مارتین لوتر کینگ به اوج خود رسید و باعث شد سیاهان این کشور موفق شوند خود را بعنوان شهروندانی که دارای حقوق برابری با سفیدپوستان این کشورند، به جامعه متکثر و متنوع آمریکا اثبات کنند؛ اما و با وجود خوشبینی که این گروه از آمریکایی ها در دهه های اخیر داشتند، حادثه میناپولیس پرده از واقعیت های نژادپرستانه ای که در رگ و خون این کشور نهادینه شده است، برداشت.