قالی سیستان در ردیف بهترین بافته های ایرانی است و بر پیشانی این قالی نقش های خاص به نشانه فرهنگ قومی و سرگذشت پیشینیان زده شده است که در زمره شاهکارهای هنر قالی به شمار می رود. نقش و رنگ فرش سیستان متاثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی و همچنین بافت تصویری منطقه است. کشف تکه هایی از پارچه های بافته شده توسط زنان در شهر سوخته با قدمت پنج هزار سال نشانگر فعالیت بانوان سیستانی از گذشته های بسیار دور در زمینه بافت پارچه و قالی و قالیچه است.
قدمت قالیبافی در سیستان به دو هزارسال پیش برمی گردد که اقوام سکایی در دشت زرخیز سیستان ساکن شده و به کشاورزی پرداختند و بافندگی خود را همچنان حفظ کردند. قوم مذکور در قرن پنجم ق.م. قالی و گلیم می بافتند و نمد تولید می کردند. کیفیات و ارزشهای بصری در رنگ و نقش قالی سیستان متنوع و وسیع بوده و یکی از مهمترین آنها، ارزش وحدت در کثرت است که در فرش سیستان بیشتر در دو عنصر رنگ و نقش متجلی می شود.
نقشههای قالی سیستان :
قالی اصیل و کهن سیستان دارای نقشه مشخصی نیست و این البته در قالی ایرانی ظاهراً چیز بعیدی است. قالی ایرانی اگر چه نقشههای معینی دارد بسیار متنوع است. نقشهائی است که صرفاً در متن دیده میشود و آنها را هرگز نمیتوان در حاشیه دید مثل لچک، ترنج و . . . قالی کهن سیستان برخلاف این است. متن این قالی با همان نقوشی پرشده است که عیناً در حاشیه است. در فرش "پازیریک" تفاوتی بین نقشهای متن و حاشیه نیست. گلهای درون متن همه تکرار یک نقش هستند که ممکن است عیناً در حاشیه نیز قرار گیرد. نقشهای حاشیه نیز تکراری هستند و قرار گرفتنشان در متن چندان بعید نیست و اینجاست که میتوان گفت تنها یادگار اصیل فرش پازیریک را میتوان در بافتههای قدیم سیستان یافت. پدیده قابل توجه در قالی کهن سیستان، تار (چله)های عاجی است. این نیز خود نشانه یک تجربهی طولانی است که قومی برای تار فرش خود از یک رنگ مشخص که در عین حال زیباترین و فراوانترین انواع پشم بومی است، استفاده کند. این کار علاوه بر این که به قالی سیستان مشخصهای زیبا میبخشید، باعث صرفهجوئی هم بود زیرا دیگر احتیاجی به رنگ گردن پشم نبود و در عین حال نقش یک شناسنامه را داشت. از دیگر ویژگی های منحصر بفرد، تمایل یکنواخت گرههای قالی سیستان به چپ است.
قالی سیستانی کهن دارای مشخصههای عمومی زیر است:
· گره: سکائی ترکی یا متقارن
· نوع رنگ: گیاهی و تقریباً پیرو الگوی عمومی رنگهای گیاهی ایران
· تار و پود: صرفاً پشم، تار، پشم سفید و کمتر قهوهای و شتری، پودپشم رنگ شده گاه خودرنگ (قهوهای، شتری، خاکستری و حنائی)
· نقشه که بر دو دسته است:
§ دسته اول: نقشههای سنتی شامل: خشتی، دو خشته، سه خشته، خشته خشته (ترنج ترنج). کجاوهای، گلدانی، درختی
§ دسته دوم: نقشههائی که رواج آنها در دورهای میانه نشان از سابقه آنها دارد مانند جنگلی، گل قندانی، چپات اشتر، مددخانی، قابقابی
سیستانیان فراوان گلیم میبافتند. البته از آنجا که در قرن ما گلیم خواستار چندانی نداشته و از ارزش افتاده است، امروزه در سیستان منسوخ شده است. گلیمک پهن باعث نگهداری و استحکام بیشتر قالی هم میشود و این نشانه از تجربه طولانی سیستانیان در تولید قالی دارد.
زیراندازهای سیستانی از لحاظ مبنای تاریخی :
· نوع تاریخی یا کهن، که تا آغاز قرن چهاردهم هجری (بیستم میلادی) بافته شده است
· نوع میانه، که از حدود اواخر قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی) بافته شده و هنوز هم بافته میشود
· نوع نو، که هم اکنون بافته میشود.
رنگهای قالی سیستان :
سکاها به رنگ سرمهای و فیروزهای علاقه شدیدی داشتند. در سیستان امروز هم قالیهایی بافته میشود که نقشه آن اصیل و ویژه همین منطقه است و زمینه آنها سرمهای است. در قالی پازیریک دومین رنگ غالب بعد از آبی، فیروزهای است. روی نمونههای چند قالی قدیم سیستانی که باقی مانده رنگ زرد است که یادآور شکوه گندم زاران وسیع و پربار سیستان کهن است که امروزه هم بخشی از آن باقی است. سومین رنگ رایج در قالی پازیریک زرد است. دیگر رنگ مورد علاقه سکاها سرخ است و در قالی سیستانی مثل قالیهای بسیاری از نواحی دیگر ایران، رایج است.
روش رنگرزی قدیم (سنتی):
سنگ ترش را درون دیگهای بزرگ میریختند و بعد نخها را داخل دیگ میریختند و از شار (زاج سیاه، اکسید آهن) به عنوان دندانه برای ثبات رنگ استفاده میگردند. البته از شار به مقدار خیلی کم استفاده میکردند چون اگر برای زمان زیادی روی پشم بماند نسوج پشم را میسوزاند.