خداوند جهان و همه مخلوقات را بر اساس حکمت آفریده است. و بر اساس این حکمت است که نظم بر جهان و مخلوقات حاکم شده است. خداوند برای دنیا و موجودات آن روالی تعریف فرموده که اگر بر خلاف روال طبیعی حرکت شود نتیجه حکمت بدست نمیآید و زمینه ضرر و زیان را در عالم پدید میآورد. در مورد انسان نیز خداوند قوایی برایش در نظر گرفته که بر اساس حکمت و به صلاح انسان در وجودش نهاده شده است. یکی از این قوا، قوه شهوت و میل جنسی است. که مهمترین دلیل وجود این قوه بقای نسل انسان است که باید مسیر و روال طبیعی خود از آن بهرهبرداری شود و اگر بر خلاف طبیعتش از آن استفاده شود نقض هدف الهی پیش میآید. خودارضایی و همجنسبازی برخلاف طبیعت قوه شهوت است و علت ضررهای جبران ناپذیری در جامعه میشود.
خداوند به عنوان خالق بشر، مصالح و مفاسد انسان را خوب میشناسد و آگاه است بر اساس فطرت و خلقت انسان چه کارهایی به مصلحتش است پس حلال و چه اعمالی به ضرر اوست که حرام شده است. لذا احکامی که بر انسان واجب و یا حرام شده بر اساس مفید و یا مضر بودن آنها بر اساس فطرت و سعادت انسان تبیین شده است. قطعا این احکام بنا بر دوست داشتن و نداشتن بندگان نبوده و فقط مصالح انسان در نظر گرفته شده است. پس یقینا حرمت همجنسبازی نیز از این مصالح مجزا نیست.
شهید مطهری در کتاب اخلاق جنسی میگوید: همجنسبازی و بخصوص لواط عملی برخلاف فطرت است. و چون با فطرت همخوانی ندارد، تأثیر سوء دارد و بر تحیر و سرگردانی و پریشانی آنها افزوده میشود.(استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب)
با دقت در چگونگی خلقت جهان هستی، درمییابیم که عالم بر اساس زوجیت خلق شده و خداوند هیچ چیزی را فرد نیافریده است. خلقت حیوانات، گیاهان، انسان و همه موجودات بر اساس نر و ماده است. از این نوع خلقت متوجه میشویم که همجنسبازی بر خلاف سنت الهی است. سبب سكون و آرامش نفس، همان زوج است. علم نیز بیان كرده كه سكون پروتون و الكترون به خاطر اختلاف و تساوى آنها در برق است.(القرآن و العلم الحدیث، ص154- 157) و اگر دو همجنس در کنار هم قرار گیرند چون مثبت و منفی نیستند؛ آرامش و سکون را برای آنها در پی نخواهد داشت.
بر اساس فطرت و حکمتی که گفته شد زن و مرد به یکدیگر نیازمندند و بدون هم، دچار مشکلات بسیاری میشوند. با توجه در آیات و روایات 3 دلیل برای ازدواج زن و مرد بیان شده است.
الف- تکامل
همه انسانها به تنهایی ناقص هستند و فطرتا همواره در پی کامل شدن میباشند. زن و مرد هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند که وقتی در کنار همدیگر قرار میگیرند کامل میشوند و نواقصشان تا حد زیادی جبران میشود. پس یکی از دلایل ازدواج زن و مرد، رفع نقصان روحی و اخلاقیشان است و این کار باعث رشد و تعالی زن و مرد در کنار هم میشود. حال اگر دو مرد و دو زن در کنار هم قرار گیرند قطعا این رشد و تعالی اتفاق نمیافتد چرا که از جهت خلقت شبیه هم هستند و قادر به رفع نواقص یکدیگر نیستند.
ب- آرامش و آسودگی خاطر
خداوند در آیه 21 سوره روم در این باره میفرماید: خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَیْهَا ؛ از نوع خودتان برای شما همسرانی قرار دادیم تا در آنها آرامش داشته باشید.
یعنی همسر چه زن و مرد نقش آرامبخشى دارند. و بواسطه این ازدواج امنیت خاطر دارند. این نیازی است که فطرتا انسان به دنبال آن است که خداوند در بین زن و مرد قرار داده است.
ج- رفع نیاز جنسی و تولید و ازدیاد نسل
یکی از دلایل مهم ازدواج زن و مرد، رفع نیاز جنسی به عنوان یکی از نیازهای طبیعی بشر است که باید در چارچوب و روال طبیعی رفع شود. این نیاز دلیلی برای تولید مثل و ازدیاد نسل میشود. چرا که اگر این نیاز برای بشر مطرح نبود شاید هیچگاه تولید نسلی اهمیت پیدا نمیکرد. تولید مثل و به دنبالش بقای نسل بشر از اهمیت زیادی برخوردار است. چون هدف خداوند از خلقت هستی، وجود انسان و تکامل او است. و اگر غریزه جنسی وجود نداشت چه بسا نسل بشر منقرض میشد.
حال در نظر بگیرید که اگر این روال طبیعی منحرف شود کدام یک از موارد سهگانه فوق محقق میشد؟ البته فقط نیاز جنسی برطرف میشود اما بصورت ناقص که عوارض وحشتناک روانی، مضرات و نتایج سوء بسیاری در پی خواهد داشت. چرا که رابطهای پر خطر است.
ازدواج دو همجنس در اسلام و دیگر ادیان الهی مذموم و مردود است و فقط مختص به اسلام نیست. از نظر اسلام عمل "لواط" که ازدواج دو مرد با هم و "مساحقه" که ارتباط دو زن با هم است، حرام مطلق است.
خداوند در آیه 165سوره شعرا میفرماید: آیا در میان جهانیان شما به سراغ جنس مرد میروید و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها میکنید؟! شما قوم تجاوزگری هستید.
در قرآن کریم از عمل شنیع لواط با تعبیر مُنکَر(عنکبوت،29) یعنی زشت و ناپسند و فاحشه(عنکبوت،28) یعنی گناه آشکار یاد شده است.
همچنین قوم لوط به جهت ارتکابِ رفتار جنسی زشت لواط بارها مورد سرزنش قرار گرفتهاند.
گناه اصحاب رس که در قرآن نامشان در کنار نام قوم عاد و ثمود آمده(فرقان،38) را همجنسبازی زنان (مساحقه) دانستهاند. (تفسیر نمونه،ج۱۵، ص۹۵)
همچنین در قرآن مجید در سورههای اعراف، هود، حجر، انبیاء، نمل، عنکبوت، صافات، ذاریات و قمر اشاراتی به حضرت لوط، قوم لوط و گناه زشت لواط آنها شده است.
خداوند در سوره مومنون آیات 5 تا 7 یکی از صفاتِ مؤمنان را بیان میفرماید که برای غیر همسران و کنیزهای خود، عورت و شهوت خود را نگه میدارند. پس هر كس فراتر از این فرمان عمل کند، تجاوزكار است. بنابراین آیات کسانی که با غیر از همسر و کنیز، رابطه جنسی داشته باشند را تجاوزکار معرفی میکند که شامل مصادیق همجنسبازی نیز میشود.
برخی از مفسران نیز واژه فاحشه در آیه 15 سوره نساء را به معنای رابطه جنسی بین دو زن (مساحقه) دانستهاند که قرآن کریم این عمل زشت را منع فرموده و برای آن مجازات قرار داده است.(نساء، 15و16)
همچنین در آیه 33 سوره نور به کسانی که نمیتوانند در چارچوب شرع اسلام ازدواج کنند توصیه به پاکدامنی و رعایت عفت کرده است. لذا رابطههای جنسی غیر شرعی و همجنسبازی، یک رابطه ناپاک و غیر عفیفانه است.
اهلبیت علیهمالسلام در روایات عمل مذموم همجنسبازی را منع کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: هر کس با نوجوانی رابطه جنسی داشته باشد، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، طوری که همه آبهای عالم قادر به پاک کردنش نیست و غضب خداوند شاملش شده و از رحمت خدا دور میشود و به جهنم میرود.
همچنین میفرماید: کسی که همجنسبازی داشته باشد بوی بهشت را استشمام نمیکند.
امام صادق علیهالسلام در تبیین عمل زشت لواط میفرماید: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بینیاز میشدند و این موجب قطع نسل بشر میشد و مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار میآورد.
همچنین امام صادق علیهالسلام گناه همجنسبازی را بیشتر از گناه زنا بیان میکنند. (الکافی،ج۵،ص۵۴۳)
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله کسی را که مرتکب عمل زشت لواط شده را مورد خشم و نفرین خداوند دانسته است. (الکافی،ج۵،ص۵۴4)
امام رضاعلیهالسلام در روایتی فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان را در سه مورد تبیین میفرماید: قطع شدن نسل بشر، گرایش زندگى اجتماعى به فساد و ویرانی دنیا.(عللالشرائع، ج۲، ص۵۴۷)
مرتکب شدن به این عمل زشت دلائل مختلفی میتواند داشته باشد که به برخی از آنها اشاره میکنیم. مراقبت نکردن از فرزندان همجنس در نحوه معاشرت و خواب و بستر آنها، نحوه رفتار و برخورد والدین با فرزندان در نوع روابط جنسی، شوخیهای بیموردی که گاهی در میان پسران و یا دختران نسبت به همجنسان خود میشود، مجالسی که مملو از انواع منکرات و اعمال زشت، فحشهای رکیک و کلمات زننده در بین مردان با هم و یا زنان با هم ردوبدل میشود، برهنه شدن در حضور جمع و غیره دلائلی بر ایجاد انگیزه برای این روابط بوده است.(سفینة البحار، ص۵۱۷)
بدیهی است وقتی محیط آلوده شود، ابعاد تازهای در انحراف و زشتی ایجاد میشود و متاسفانه قبح عمل زشت ریخته میشود.
همجنسبازی برخلاف فطرت و روال طبیعی خلقت است که پایههای خانواده را متزلزل کرده و ازدیاد نسل بشر را به خطر میاندازد. در پی تضعیف پایههای خانواده، آسایش و امنیت نیز از بین رفته و مشکلات روحی و روانی بسیاری پدید میآید. رشد و تعالی بشر متوقف شده و هدف اصلی خداوند از خلقت به انحراف کشیده میشود. از این رو خداوند ارتباطات خارج از چارچوب احکام اسلامی را مضر برای سلامت روان و روح انسان دانسته و بشدت از آن نهی فرموده است.