نقش سمن ها در مدیریت شهری
امروزه مشارکت مردم در ماموریت های دستگاه ها به عنوان یکی از امتیازات برجسته برای هر نهادی است و به نظر می رسد توفیقات مدیرانی که اعتقاد به مشارکت مردم در امور دارند به مراتب بیش تر از سایر مدیران است، بنابراین نوع نگاه مدیران به مشارکت و اهتمام ایشان در این خصوص تعیین کننده خواهد بود.
مشارکت مردم در هر نهاد و ارگانی همواره موجبات بهبود روند عملکرد آن نهاد را فراهم کرده است و به جرات میتوان گفت در دنیای امروزی، مدیریت شهری و تمام دستگاه هایی که ارتباط ملموس با عموم شهروندان دارند، جهت ارتقای کیفیت خدمات خود و برنامهریزی هدفمند در راستای بهبود شاخصهای عملکردی سازمان، بیش از سایر دستگاهها نیازمند مشارکت عموم مردم در ماموریتهای خود هستند.
مشارکت اجتماعی نه تنها باعث افزایش کارایی و بهره وری سازمان میشود ، بلکه جایگاه اجتماعی آن را که از اصلیترین معیارهای یک نهاد محسوب میشود، نیز ارتقا میدهد. جایگاه اجتماعی شهرداریها و رضایتمندی مردم از مدیریت شهری، بنیانهای آن را مستحکم میکند و آنوقت است که مدیران آنها میتوانند جهت آینده شهر و میزان توسعهیافتگی آن برنامهریزی نمایند.
به رضایت اجتماعی در شهرداریها میتوان از چند زاویه نگاه کرد؛ انجام ارزیابیهای سهگانه از جمله اجتماعی توسط شهرداریها در زمانهای قبل، حین و بعد از انجام پروژههای شهری، پایههای اجتماعی شهرداری را قوام بخشیده و شهروندان را مدافع انجام آن مینماید و این مهم در افزایش مشارکت مالی و مشارکت اجتماعی شهروندان در پروژههای شهری بسیار اثرگذار خواهد بود.قانونگذار نیز بر این مهم پی برده و جهت پوشش آن شورای اسلامی شهر و روستا را پیشبینی نموده است.
بند 2 ماده 71 قانون شوراها و انتخاب شهرداران یکی از وظایف شورای اسلامی شهرها را بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، رفاهی حوزه انتخابیه و تهیه طرحها و پیشنهادات اصلاحی و راهحلهای کاربردی در این زمینهها جهت برنامهریزی و ارائه آن به مقامات مسئول مربوط، عنوان میکند.
مفاد امر فوق که از جمله وظایف خطیر شورای اسلامی شهرهاست، بررسی و شناخت و ارائه طرح و برنامه در حوزههای مختلف شهری را بر عهده نمایندگان مردم در شورا گذاشته است. بنابراین همه مردم با انتخاب نمایندگان خود، به طور غیرمستقیم در تصمیمگیریهای شهری دخالت دارند.
تعدد و تنوع وظایف شهرداریها، آنها را ناگزیر به استفاده از نظرات و ایدههای آحاد مردم در تمام حوزه های فکری و اجرایی در بخشهای مختلف و تخصصهای متنوع نموده است.
بدون شک این نیاز در صورت تحقق مدیریت یکپارچه شهری و یا حتی مدیریت هماهنگ شهری که در برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی ایران همواره بر اجرایی شدن آن تاکید داشته، افزایش یافته و بیش از گذشته آشکار خواهد شد چرا که در صورت عملیاتی شدن این قانون بر حجم و تعداد وظایف مدیریت شهری افزوده شده و آنها را نیز لاجرم به تعامل و همکاری مردم در اجرایی نمودن هرچه بهتر وظایف و ماموریتهای خود، احتیاج پیدا خواهند کرد.
نقش سمنها در افزایش مشارکت اجتماعی و پیشبرد اهداف مدیریت شهری
سازمانهای مردم نهاد به عنوان حلقه واصل مردم و طبقه حاکم همواره در ایجاد و گسترش ارتباط شهروندان و مسئولین پیش قدم بوده و تحقق این موضوع را از ماموریتهای خود می داند چرا که سمنها با هدف مرتفع نمودن معضلات و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، زیستمحیطی، بهداشتی و... در سطح جامعه پایهگذاری شده و برنامههای خود را بر این اساس و مقصود پیش میبرد و از آنجایی که تخصصی بودن از ویژگیهای بارز سمنها به شمار میرود و از متن مردم و جامعه برخاستهاند، به دنبال حل اصولی و منطقی معضلات بوده و شاخصهای توسعه یافتگی جامعه را بر اساس استانداردهای موجود پیگیری مینمایند؛
از طرفی نهادهای دولتی و عمومی نیز با هدف خدمت به مردم و مرتفع نمودن بخشی از مشکلات جامعه و البته با اختصاص بودجه مشخص و ارتزاق از بیتالمال پایهریزی شدهاند لذا میتوان گفت علت اصلی ایجاد یک نهاد دولتی و عمومی، رفع معضلات و مشکلات در بخش مربوطه است.
سمنها با نیروی انسانی متخصص و دغدغهمند میتوانند ظرفیت خوب و مطلوبی را برای دستگاههای اجرایی ایجاد نمایند. در واقع افزایش مشارکت اجتماعی نهادهای اجرایی میتواند از طریق تعامل و همکاری آنها با سازمانهای مردم نهاد اتفاق افتد.
رویکرد شهرداریهای توسعه یافته و نقش فرهنگ در توسعه شهری
در سالهای گذشته عمدتا شهرداریها فقط مبادرت به ارائه خدمات و اجرای پروژههای عمران شهری مینمودند. دیدگاه مدیران به موضوعات شهری کاملا سختافزاری بود؛ امروزه اما با پیچیده شدن مدیریت در شهرها و شناخت نقش فرهنگ در شهرسازی و معماری، شهرداریها تغییر رویکرد داده و از خدماتی عمرانی به اجتماعی-فرهنگی گرایش پیدا کردند.
فرهنگ
غالب یک شهر و نوع نگاه شهروندان به مسایل شهری، کالبد شهر را میسازد. با مروری بر وضعیت معماری و شهرسازی شهرها به وضوح میتوان دریافت که ساکنان آن دارای چه تفکراتی هستند. بنابراین می توان ادعا داشت که شهری دارای هویت است که پایههای فرهنگی قوی داشته باشد.
فرهنگ اسلامی - ایرانی مردم ما باید تاثیر خود را در منظر شهری و معماری و شهرسازی شهرهای کشورمان بگذارد. حال باتوجه به تغییر رویکردی که در شهرها اتفاق افتاده، مدیران شهری به دنبال بهرهگیری از نهادهای فرهنگی در پیشبرد اهداف و ماموریتهای خود هستند.
سازمانهای مردم نهاد در تمام حوزههای جامعه فعال بوده و اثرگذاری خود را به روشهای مختلف دارند؛ اما به نظر میرسد اصلیترین رویکرد آنها، رویکرد فرهنگی بوده و نگاه نرمافزاری و عمقی به مسائل دارند.
به عبارت دیگر سمنها زمینههای فرهنگی مسائل را مد نظر قرار میدهند و جهت فرهنگسازی در حوزه مربوطه خود برنامهریزی مینمایند. فرض مثال اگر سمنی در حوزه محیط زیست فعالیت میکند در کنار کار اجرایی، بخش اعظمی از انرژی خود را به اشاعه فرهنگ زیست محیطی اختصاص میدهد.
یا اگر سمنی در حیطه خیریه فعال است یکی از برنامههای این سمن فرهنگسازی، نیکوکاری و نوع دوستی میان مردم است. لذا پرداختن به امور فرهنگی، بخشی از ماموریتهای سمن هاست.
بر این اساس شهرداریهای توسعه یافته در بخشهای فرهنگی-اجتماعی تمام پروژههای شهری خود از سمنها به عنوان حلقه واصل مجموعه شهرداری و مردم بهره میگیرند. بدین صورت نگاه فرهنگی خود به اداره شهر را تقویت کرده و ضمن افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان، رضایت مردم را نیز با در نظر گرفتن علایق و سلایق ایشان، ارتقا میدهند.
بدون شک کسب موفقیت در اجرای پروژههای شهری در سایه مشارکت سمنها که جمعیتی نمونه از شهروندان هستند به مراتب بیش از پیش خواهد بود و به طور قطع رضایت اجتماعی عموم مردم را به دنبال خواهد داشت.
اینکه پایگاه اجتماعی شهرداری ها بالاترین سرمایه آن است بر هیچ کس پوشیده نیست بنابراین می توان با برنامه ریزی دقیق و منطقی از ظرفیت مردم برای خودشان در راستای بهره گرفت.
سید مصطفی موسوی
عضو شورای مرکزی سازمانهای مردمنهاد استان همدان
رییس کمیته سمنهای مدیریت شهری استان