به گزارش تابناک کردستان، مراسم روز جهانی معلولان که یک جشن تمام عیار بود، عصر روز دوشنبه در مجتمع فرهنگی هنری فجر سنندج برگزار شد و تا شامگاه به درازا کشید.
ورودی سالن محل برگزاری مراسم و داخل محوطه برای معلولان مناسبسازی نشده بود و همین مکان، بخشی از رنجهای اعضای این جامعه و خانوادههای آنها را برای من و همه کسانی که معلولی در میان افراد خانواده خود ندارند تاحدی تصویرگر بود.
نماینده جامعه معلولان چند دقیقهای برای حاضران در سالنی که جای سوزن انداختن نداشت، سخن گفت؛ اما مگر مسئولی آنجا بود که در ظاهر هم شده برای او سری تکان دهد و وعدهای اگر چه توخالی برای عمل به وظیفهاش بدهد؛ همان بهتر که نبودند مبادا معلولی یا عضوی از خانوادهاش مجبور میشد به خاطر آنها ایستاده مراسم را دنبال کند.
سینا کریمیکردستانی در بخشی از سخنانش از حضور 50 نفر از مادران و خواهران مبتلایان به سندروم داون (گروه مادران پهپولکان کردستان) در مراسم خبر داد و به صدا و سیما هم درباره وظایف قانونیاش، در قبال این قشر، که عمل نمیکند، تلنگری زد.
اطلاعرسانی به مسئولان درباره خواستههای مطرح شده توسط نماینده جامعه معلولان را با عرض پوزش خندهدار میدانم؛ آنچه هم خطاب به استاندار در مطلع این نوشتار، از جانب جامعه معلولان یادآوری شد دو دلیل بیشتر نداشت؛ نخست آنکه اعلام شد استاندار برای حضور در جلسهای عازم تهران شده و از عدم حضور خود هم عذرخواهی کرده است؛ دوم و مهمتر آنکه نگارنده شناخت چندانی از استاندار جدید کردستان ندارد و تاکنون هم تفرعنی در اعمال و گفتارش مشاهده نکرده است؛ به دور از فروتنیهای ریاکارانه، باور دارم اگر «مرادنیا» در استان حضور داشت به جشن معلولان میآمد.
اما مدیرکل بهزیستی استان کردستان هم در مراسم چند دقیقهای سخن گفت؛ «سیدصباح قریشی» اذعان کرد به واسطه نوع عملکرد 16 دستگاهی که طبق قانون جامع حمایت از معلولان وظیفهمند هستند و او آنها را «دستگاههای غیرهمکار» خطاب کرد و نیز کمبود بودجه، بهزیستی آنطور که باید نمیتواند به وظایفش در قبال معلولان عمل کند.
پس از سخنان قریشی، نوبت به اجرای دکلمه همراه با نواختن نی توسط دختر و پسر جوان و روشندل کردستانی رسید؛ آنها بی آنکه رنجهای مردم زلزلهزده همزبان خود را با چشم سر دیده باشند با چشم دل رنجهای آنان را برای خود ترسیم کرده بودند و برایشان نواختند و خواندند.
راستی، «ئهوین» روشندل بود و ندید که مدیران در جشن او و همنوعانش غایب هستند و از آنجا که چشم دل او هم جز زیبایی نمیدید آن زشتی غیبت را ندید و از حضور مسئولان استان در مراسم تقدیر کرد حالا نمیدانم او بپذیرد یا نه، ولی من به نمایندگی از او خیرمقدم گوییاش خطاب به مدیران استان را همینجا پس میگیرم!
اجرای دو قطعه موسیقی زیبا توسط معلولان و شعرخوانی یکی از بانوان معلول هم در مراسم جای خود داشت و نیز اجرای برنامه توسط دو هنرمند کردستانی؛ نمایشنامه «من میتوانم» هم کاری از هنرمندان معلول بود که بخشی دیگر از توانمندیهای این قشر را نمایان کرد.
قصه جشن امروز معلولان کردستانی به پایان آمد و بسیاری از دردهای آنها ناگفته ماند؛ نماهنگی که در جلسه به نمایش درآمد بغض مادری را نشان داد که حاصل نگاه همراه با ترحم مردم به معلولان بود؛ بیایید به خاطر این مادران هم که شده چشمهایمان را بشوییم و جور دیگر به معلولانمان بنگریم.