تابناک هرمزگان - تظاهر در برابر دلواپسان را میتوان بعد از روحانی، در رفتار و گفتار محمدجواد ظریف بهخوبی دید وی که طی این سال ها ، چانه زنی و رایزنیهای فراوانی با طرف بد عهد انجام دادند ، در حالی که برای پیشبرد سیاست شکستخورده مماشات خارجه به نیویورک میرفت و هر دری را میکوبید تا بلکه نتیجه ای هر چند اندک بگیرد اما نگرفت و الان شاید خروج از برجام یکی از تنها گزینههای مانده باشد.
آمریکا توانست بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه هستهای ما را متوقف کند، حالا قصد دارند همان راهبرد را هم در موضوعات منطقهای ما عملی کنند، متأسفانه از داخل کشور هم شاهد هستیم که با رأی مستقیم نمایندگان مجلس و کوشش لابی های پشتپرده برخی دولتمردان دارند ، مخمصه فعلی را به سمت تصویب سه لایحه درخواستی از سوی FATF می برند ، موضوعی که میشود از آن به عنوان یک آزمون بزرگ و سرنوشت ساز ترین تصمیمات مجلس دهم نیز نامگذاری نمود.
یکی از طرح های نفوذ آمریکا دقیقاً همین 3 لایحه است ، که موجب الحاق به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی به اصطلاح تروریسم و اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم و لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی که در این قالب آمده تا دست و پای کشور را ببندد از سوی هم اگر تصویب نشود، اقتصاد عملاً قفل میشود ، مشکلات بانکی چند برابر پیچیدهتر از حال حاضر میگردد و امکان تمام معاملات خارجی ، ارزی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی نیز صفر خواهد شد به دوران حمل و نقل چمدانی پول به داخل کشور در اثر تحریم ها برمیگردیم ، از سوی پذیرش آن ترکمانچای دوم است، وقتی که در وضعیت محاصره قرار گرفتیم پذیرش شروط دشمن وضع را بدتر میکند.
امروز جنگ اقتصادی خودرا در زمینه ارزی نشان داده ، متأسفانه اشخاصی هم پیدا میشوند که میکوشند راهی برای آمریکا به داخل کشور باز کنند! آنهم با تصویب کنوانسیون پالرمو و اصلاح قانون مبارزه با تروریسم، دقیقاً باعث باز شدن پای آمریکا به کشور است.
بحران وحشتناک افزایش تصاعدی قیمت ارز اقتصاد را بسیار فلج تر کرده ، در این 16 سال کش و قوس ، قدم به قدم به لبه پرتگاه خود را رساندیم ، فریب زبان آدم های سازشکار را خوردیم، نتیجه هم در آخر تحریم های پی در پی و بیشتری را تجربه کردیم.
با موضعگیریهای که قطعنامهها را ورق پارهیی بیش نمیخواندند و در سالهای آخر دوران احمدینژاد بود که آمریکا با تحریم نفتی و بانکی، کشور را در تنگنا قرار داد و به سمت قبول مذاکرات بعدی رفتیم و انتقال مدیریت مذاکرات از شورای عالی امنیت کشور به دولت و وزارتخارجه داده شد و دولت هم مبادرت به عقبنشینی در توافقات ژنو کرد.
در زمان احمدینژاد بود که مذاکره با آمریکا را در عمان و با واسطه گری حکومت این کشور شروع کرد و در روز 3 /9/ 1392 رسید به توافقی با گروه5+1 موسوم به توافق موقت ژنو گشت که طرفین پذیرفتند گفتگوهای خود را تا رسیدن به یک برنامه جامع ادامه بدهند.
مطابق توافق ژنو قرار بود در طی زمان شش ماه که البته قابل تمدید هم اعلام شده بود، متن توافق جامع به طور کامل نگاشته شود ودر این مدت هم چندین بار تمدید شد ، که در مورخ 13/1/1394 تفاهم لوزان مورد نظر طرفین قرار گرفت, و قرار کردند برای رسیدن به برنامهٔ جامع اقدام مشترک بر اساس قرارداد موقت ژنو تا روز 10 /4/ 1394 توافق جامع را نهایی کنند.
به دو نگاه و خط فکری در رابطه با برجام میرسیم که اول مخالفان برجام آنرا بازی اسرائیل میدانستند واین طیف از سیاستمداران در واکنش به خروج آمریکا از برجام معتقد هستند ، که حداقل چند کیلو اورانیوم هشتاد درصد درست کنیم، چون درصورت عدم انجام به معنای اینست که هیچگونه موضع گیری برای خروج آمریکا نداشتیم و همین مسئله باعث میگردد تا دیگر کشورها هم از آمريکا تبعیت نمایند و یکی پس از دیگری از برجام خارج شوند.
دیدگاه دوم شطرنجی است که اسرائیل چیده و ترامپ را هم وسط انداخته ، عربستان نیز به دلیل مشکلاتی با ایران دارد به این اجماع پیوسته تا کار به جایی برسانند که ایران هم از برجام خارج شود تا آنان بتوانند پرونده را به شورای امنیت برسانند و وضعیت را به گذشته بازگردانند، با این تفاوت که ایران درگذشته مقداری ذخیره داشت ومیتوانست تحمل کند اما حالا ندارد و اگر هم از توافق خارج گردد ، مکانیسم ماشه یا همان تحریم ها باز میگردد و نیازی هم به مصوبه جدیدی درشورای امنیت ندارد ، تله صهیونیستی ساخته قصد دارد اوضاع را به شکل گذشته یا حتی بدتر دربیاورند؛ چون با شکل گیری چنین فضایی ادامه راه در برابر تحریمها برای ایران مثل گذشته آسان نخواهد بود که قطعاً یک واکنش تند را در پی خواهد داشت که زمینه را برای جنگ فراهم میکند.
انتهای پیام/*