پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان
از این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از
مهم ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه
کند که این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی
خواهد شد.
آیا فلسطینی ها طرفدار ایران هستند؟براساس نظرسنجی اندیشکده 'موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه ' از فلسطینی ها، 55 درصد ساکنان کرانه باختری و57 درصد مردم غزه، سیاست های ایران را مطلوب و29درصد شهروندان کرانه باختری و13درصد غزه ای ها، این سیاست ها را بسیار خوب می دانند.
نتایج نظرسنجی یک موسسه امریکایی نشان می دهد که اکثر فلسطینی های ساکن کرانه باختری و غزه ازسیاست های ایران حمایت می کنند.
به گزارش ایرنا ، براساس نظرسنجی اندیشکده 'موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه ' از فلسطینی ها، 55 درصد ساکنان کرانه باختری و57 درصد مردم غزه، سیاست های ایران را مطلوب و29درصد شهروندان کرانه باختری و13درصد غزه ای ها، این سیاست ها را بسیار خوب می دانند.
بر اساس این نظرسنجی، حزب الله به ترتیب از حمایت 69 درصدی و 57 درصدی مردم کرانه باختری و غزه و جنبش فلسطینی جهاد اسلامی نیز از مقبولیت 71 درصدی درمیان مردم کرانه باختری و84 درصدی درغزه برخوردار هستند.
خاطرات فائزه هاشمی از نامه به ناطق نوری، بازدید از مزار شاه، نقش مثبت گروه فشار در پیروزی انتخاباتیبه نظرم مجلس پنجم، بعد از مجلس اول، تا به امروز، شاید بهترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. یکی از ویژگیهای مجلس پنجم، اقلیت قوی آن مجلس بود که باعث میشد اکثریت نتواند هرکاری انجام دهد. ضمن اینکه در آن مجلس، عقلانیت هم نسبت به مجالس دیگر، بیشتر حاکم بود. در این مجلس آنقدر عقلانیت بود که به آقای مهاجرانی که بهخوبی از خود دفاع کرد رأی داد. یعنی اکثریت افراد اصولگرای آن، دارای منطق و عقلانیت بودند و از قبل تصمیم خود را نگرفته بودند.
بالاخره در هر مجلس باید یکی، دو تا استیضاح انجام شود! (باخنده). وگرنه پس بگویند مجلس چه کاره است؟!
- هربار که نامی از روزنامه به میان آمد، من یادداشتی را به آقای ناطق که از دو جناج مقابل هم بودیم، میدادم چون اتهاماتی که به روزنامه میزدند واقعیت نداشت. اما ایشان با جابهجاکردن کلمات و حذف بعضی از آنها طوری مطلب را میخواند که بهنفع خودشان باشد. من دوباره به او نامه دادم و او دوباره جواب من را خواند. بعد هم به من گفتند، شما خیلی زرنگ بودی که باعث شدی در جلسه یکروزه چندینبار نام روزنامه زن تکرار شود. کجا میتوان بیشتر از این برای روزنامه زن تبلیغ کرد؟!
- در راه مجلس بودم. صبح خیلی عجله داشتم که زود برسم. باید به حدنصاب رسیده و دفاع میکردیم. با اینکه ما یک اقلیتی قوی بودیم، اما لب مرز بودیم. به یاد دارم در ماشینم یک سوسک پیدا شد. من تنها بودم و راننده! کنار خیابان ایستادم محافظ نداشتم. به محافظ بابا زنگ زدم که بیاید، یکی از نمایندهها به من زنگ میزند که کجایی؟ چرا نمیرسی؟ الان جلسه شروع میشود. من هم خجالت میکشیدم که بگویم کنار خیابان نشستهام و منتظرم کسی بیاید و سوسک را بکشد. بالاخره یکی آمد، سوسک را کشت و من توانستم به مجلس بروم.
- ناطقنوری در جلسه استیضاح در پاسخ به عبدالله نوری که بعد از دفاع میگوید بمانم یا بروم؟ میگوید نه دیگر، امروز، روز رفتن است! همین ماجرا البته در مطبوعات آن روز خیلی سروصدا ایجاد میکند. ناطق بعد توضیح میدهد که این تفسیر مطبوعاتیها بوده است. بعد هم به عقبه ماجرا اشاره میکند و میگوید چون عبدالله نوری یکی، دوباری که به صحن آمده بوده برای پاسخ به سؤال نمایندگان بوده و باید بعد از جواب در صحن میمانده که نمانده بوده است؛ همین موضوع هم باعث دلخوری نمایندگان شده است. بهخاطر این، نوری در آن جلسه استیضاح این سؤال را میپرسد که بماند یا نه و ناطق هم آن جمله معروف را میگوید.
- ریاست آقای ناطق هم، ریاست خوبی بوده است. با وجود اینکه ایشان از جناح رقیب ما بود، ولی مدیریت قویای داشت. بالاخره ایشان در رأس جناح مقابل یعنی راستها بود.
- کمیسیون زنان در مجلس پنجم ١٥عضو داشت، هشت نفر را از آقایان گذاشتند و هفت نفر هم از خانمها. درواقع اکثریت کمیسیون را به آقایان دادند. چون همه خانمها برای عضویت در این کمیسیون تقاضا کرده بودند، هیأترئیسه دست به انتخاب زد. آقای ناطق بهعنوان رئیس نقش تعیینکنندهای داشت. خانمهای کمخطر را گذاشته بود. ما هم بهشوخی میگفتیم کمیسیون زنان به کمیسیون زنان و زایمان تبدیل شده است! چراکه خانم دکتر دستجردی، خانم دکتر رمضانزاده و کسانی که پزشک بودند را برای عضویت در کمیسیون گذاشته بودند. این در حالی است که بهفرض، من میتوانستم نماینده بخش اجتماعی جامعه یا نماینده بخش دختران و جوانان باشم. اما، خانمها را طوری چیده بودند تا آن چیزی که میخواهند از آن بیرون بیاید!
- پس از توقيف روزنامه سلام ما هر شب خانوادگی به کوی میرفتیم. مردم زیادی آنجا جمع میشدند. دانشجوها بودند و توضیح میدادند و حوادث را بیان میکردند. یکی از درگیریهای گروههای فشار با من هم، همانجا بود. یادم است هر بار که به کوی دانشگاه میرفتیم؛ جمعیتی از موافق و مخالف، جمع میشدند و بحث در میگرفت. یادم است گروههای فشار آنقدر عصبانی بودند که وقتی در ماشین نشستیم، آنها دور ماشین را گرفته بودند و میخواستند ماشین را بلند کنند. ماشین را تکان میدادند و حالت حمله داشتند. شرایطی بود که بچههای من از ترس زیر صندلی پنهان شده بودند. همه ترسیده بودند. یادم است یکبار که من رفتم، شلوار جین به پا داشتم. آنها اطراف من راه میرفتند، آن موقع حمله نمیکردند، فقط میگفتند که اگر زن من این را پوشیده بود او را میکشتم.
- در حادثه کوي ردپایی از دولت در کار نبود.
- در روزنامه زن میخواستم با اطلاعرسانی روزانه، زمینه را برای حل مشکلات زنان فراهم کنم. اما از طرفی فکر کردم که اگر فقط به موضوعات زنان بپردازم، مردها آن را نمیخوانند! درصورتیکه مشکل بیشتر با مردان است و نه زنان.
- من یک سفر ورزشی به مصر داشتم. یک سمینار درباره زنان بود و من هم یکی از سخنرانان آن بودم. به هر جای دنیا که سفر کنید، بالاخره به آثار تاریخی هم سری میزنید؛ مثلا مزار مائو در میدان تیانآنمن چین یا مزار لنین در میدان سرخ مسکو، همه را رفتهام یا معابد در نپال و هند و... آن وقت شاه و تاریخ خودمان را نبینیم؟ این به معنی ارزشگذاری نیست، همانگونه که تأیید مائو یا لنین هم نیست و بودایی هم نیستیم که به دیدن معابد میرویم. جریان این بود که بازدید ما از مسجد رفاعی چند روز قبل از یکی از مراسمهایی که مربوط به شاه میشد؛ حالا یا تولد یا فوت او بود. یکی از افراد سلطنتطلب هم آمده بود تا آنجا را برای مراسم آماده کند. ظاهرا فردا یا پسفردای آن روز قرار بود جمعیتی به آنجا بروند. او دید که ما چادری هستیم و از ایران آمدهایم، شروع کرد به انتقادکردن از شرایط ایران و ما هم شروع کردیم به دفاعکردن. شاید یک ساعت تمام ما آنجا بحث کردیم، ولی ما را نشناخت. بعد از خروجمان شناخته بود و موضوع را رسانهای کرده بود.
- پيروزي ام در انتخابات مجلس پنجم به دليل هم نام آقای هاشمی هم فعالیتهای خودم بود. من به این دو عامل، یک عامل دیگر هم اضافه میکنم و آن، نقش گروههای فشار است. موضوع دوچرخهسواری که در آن ایام به طرز عجیبی، گل کرد و مورد توجه جوانان و بهویژه دخترهای جوان قرار گرفت، درصورتیکه شعار من دوچرخهسواری نبود، کمک بزرگی به این موضوع کرد. درواقع گروههای فشار این موضوع را علیه من مطرح کردند و چنان روی آنتن بردند که من هرجا میرفتم سخنرانی کنم؛ اولین چیزی که دخترها یا پسرها از من میپرسیدند این بود که آیا دوچرخهسواری آزاد میشود؟! این به دغدغه آنها تبدیل شده بود. شاید تبلیغات خودم در آن ایام اینقدر نمیتوانست همهجاگیر شود.
- گروههای فشار آن زمان، نسبت به گروههای فشار حالا محدودتر و با قدرت کمتر بودند. تا قبل از انتخابات مجلس، با من مشکلی نداشتند.
- وقتی آقای صیاد شیرازی ترور شد، در مراسم تشییعجنازه ایشان هم علیه من زیاد شعار داده شد. اواخر دوران انتشار روزنامه «زن»، خشم آنها خیلی زیاد شد.
- زمان انتخابات ریاستجمهوری ٧٦، در ١٠ شهر شمال برای آقای خاتمی سخنرانی کردم. فکر کنم تنها سخنرانیای که نگذاشتند انجام شود، آمل بود. به ما خبر دادند که ما اصلا نمیگذاریم شما وارد شهر شوید که ما هم از سخنرانی در آن شهر صرفنظر کردیم. در ٩ شهر دیگر نه تنها مشکل نبود بلکه استقبال نیز عالی بود.
- در پايان دوره اول آقای احمدینژاد مملکت به سمت ویرانی میرفت. آقای موسوی کاندیدا شده بود و فکر کردم هرکسی بتواند کوچکترین تأثیری بگذارد که به پیروزی آقای موسوی منجر شود و آقای احمدینژاد دوباره بر سر کار نیاید، نباید دریغ کند. احساس وظیفه و تکلیف بود. فکر کردم که دیگر جای قهرکردن و دلشکستگی نیست.
- من در انگلیس جایی ندارم. جریان این بود؛ هنگامی که من در انتخابات مجلس ششم رأی نیاوردم و از بسیاری فعالیتها کناره گرفتم. فرصت خوبی بود تا به خودم برسم. مسئولیتی نداشتم و فعالیتهایم کم شده بود. یکی از نیازهایی که همیشه احساس میکردم، یادگیری خوب زبان انگلیسی بود. فکر کردم فرصت خوبی است که به انگلیس بروم تا زبانم تقویت شود. علاوه بر این خواستم تا خارج از کشور در یک مقطع تحصیلی درس بخوانم و تجربه جدیدی کسب کنم. چهارسالونیم بیرمنگام بودم. فوقلیسانس حقوقبشر خواندم. به ایران بازگشتم و دکتراي روابط بینالملل گرفتم.
- مهدی مأموریت داشت برای سرزدن به دانشگاههای آزاد خارج از کشور، یعنی با این هدف از ایران خارج شد. وقایع بعد از سال ٨٨ بود. شرایط حاد شد و حملات زیادی به او صورت میگرفت. بزرگان مشورت دادند که برنگردد. مهدی وقتی دید که قرار است برخلاف میل خودش بماند، از فرصت استفاده کرد و برای گرفتن دکترا وارد دانشگاه آکسفورد شد.
از وقتی که وارد کار سیاسی شدم، به نظرم رسید که لازم است خاطرات روزانه ام را بنویسم. شاید هم کسی به من پیشنهاد کرد، ولی یادم نیست. در خانواده ما الان همه خاطرات خود را مینویسند.
گل محمدی: بی شک پرسپولیس از استقلال قوی تر استطرفداری- یحیی گلمحمدی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم در خصوص برتری 2 بر صفر مقابل استقلال، تقابل با پرسپولیس در هفته چهارم و مسائل مختلف دیگر به سوالات پاسخ داد.
بعد از بازی شما با استقلال، به این موضوع اشاره شد که ذوبآهن و گلمحمدی، پرسپولیس را به قعر جدول فرستادند.
الان زود است که در مورد تیمها قضاوت کنیم و به نوعی لیگ هنوز شروع نشده است چون جایگاه و شکل تیمها از هفته هشتم به بعد مشخص میشود. ما هم لیگ را بد شروع کردیم و فقط 3 امتیاز داریم، پرسپولیس هم 2 امتیاز کمتر از ما دارد. شک ندارم که پرسپولیس با حمایت هوادارانش از این وضعیت خارج خواهد شد، ضمن اینکه هواداران پرسپولیس از برد ما مقابل استقلال به نوعی خوشحال شدند.
در مورد انتقادهایی که از برانکو میشود چه صحبتی دارید؟
صحبت در مورد برانکو زود است. من بازی پرسپولیس مقابل سپاهان را دیدم و پرسپولیس عملکرد خوبی داشت. شک ندارم که این تیم در ردههای بالای جدول قرار خواهد گرفت و امسال مدعی قهرمانی خواهد بود. بازیکنان پرسپولیس میتوانند با جنگندگی و روحیه بالا، شرایط را تغییر دهند.
فکر میکنید پرسپولیس را در هفته چهارم در ورزشگاه آزادی شکست دهید؟
صحبت در مورد این بازی زود است ولی تردید ندارم که پرسپولیس از استقلال قویتر است و ما بازی سختتری در پیش خواهیم داشت.
مثل اینکه شما گربه سیاه استقلال هستید...
نمیدانم چه بگویم. به هر حال لطف خدا و تلاش بچهها باعث شد نتیجه بگیریم و باید غیرت و تلاش بازیکنان ذوبآهن را تحسین کنم. در مورد سؤال شما هم باید بگویم که همیشه انگیزه مضاعفی مقابل استقلال داشتهام و این انگیزه از زمان بازی در پرسپولیس هم در من وجود داشت. در دوران بازیگری فقط یک بار مقابل استقلال شکست خوردم که تیم ما بدشانس بود، همان مسابقهای که بگوویچ سرمربی بود و ما 2 بر یک شکست خوردیم. در دوران مربیگری اما خوشحالم که مقابل استقلال شکست نخوردم.
فکر میکردید در ورزشگاه آزادی استقلال را شکست دهید؟
در نیمه اول نمایش خوبی نداشتیم. تیم ما جوان شده و بعضی از بازیکنان ما به دلیل تجربه کم، تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار گرفتند. برخی از آنها توانایی خودشان را از دست داده بودند و ترسو بازی کردند اما در نیمه دوم، همه چیز از این رو به آن رو شد. من به بازیکنان در بین دو نیمه گفته بودم که اگر هم قرار است ببازیم باید شجاعانه ببازیم و ترسو نباشیم. خوشبختانه بازیکنان در نیمه دوم نمایش خوبی داشتند و حریف را تحت اثیر قرار دادند. ما 6 فرصت گل داشتیم و میتوانستیم نتیجه بهتری بگیریم. از هواداران ذوبآهن هم تشکر میکنم که به تهران آمده بودند و تیم را حمایت کردند. از باشگاه هم تشکر میکنم و با وجود دو باختی که داشتیم فشاری روی ما وجود نداشت. باید از آقای آذری تشکر کنم.
قبل از بازی این نگرانی را نداشتید که مشکلات فصل قبل دوباره در ابتدای لیگ برایتان تکرار شود؟
همیشه یک مربی فکر و خیال زیادی میکند اما من نگرانی خاصی نداشتم چون به مجموعه ذوبآهن اعتماد دارم و این اعتماد دو طرفه است. این برد روحیه بخش به ما در آینده کمک خواهد کرد.
در مورد حرکاتی که در کنار زمین انجام دادید و همچنین صحبتهای نظری جویباری که گفته حرکات شما زننده بود، چه نظری دارید؟
هیجان بازی زیاد بود و تیم ما هم دو هفته نتیجه نگرفته بود. من حرکت زنندهای انجام ندادم. نظری جویباری برایم قابل احترام است ولی توصیه میکنم او در مورد یک مربی نظر ندهد و باید در مورد جایگاه خودش و مسائلی که به جایگاه او مربوط می شود اظهار نظر کند.
مصدومیت حدادیفر بهبود پیدا نکرده است؟
قاسم با استراحت روز به روز بهتر میشود. او زمان زیادی را دور از میدان نخواهد بود و امیدواریم خیلی زود برگردد.
بیحرمتی به یک خانواده شهید در تلویزیونبرنامه زنده «امشب»، با اجرای علی ضیا هر شب ساعت 23 روی آنتن می رود. در یکی از بخش های این برنامه در شب شهادت امام جعفر صادق (ع)، علی ضیا در اقدامی درخور تحسین از خانواده یکی از شهدای غواص دعوت کرد تا در این برنامه شرکت کنند.
به گزارش ميزان، در این برنامه سه برادر و یک خواهر شهید امیر مسعود محمدزاده شرکت میکنند و براساس اطلاعات حدود دو ساعت در پخش منتظر اجرای برنامه می مانند. بالاخره ساعت 10 دقیقه بامداد نوبت به خانواده شهید محمدزاده می رسد تا مخاطبان از صحبت ها و خاطرات خانوادهای که شهیدشان پس از 29 سال به میهن بازگشته، استفاده کنند.
علی ضیا، مجری برنامه از اعضای خانواده شهید می خواهد خود را معرفی کنند. در حالی که همگان انتظار برنامه ای جذاب و گفت و گویی شنیدنی را داشتند، ضیا در اقدامی عجیب و تامل برانگیز به معرفی افراد این خانواده بسنده کرده و از آنها خداحافظی میکند و برنامه را پایان میدهد. اقدامی که با واکنش مخاطبان مواجه شد و انتقادات زیادی را متوجه ضیا کرد، به طوری که این اقدام مجری موجب ناراحتی و انتقاد خانواده شهید از مسئولان برنامه شد و اعتراض خود را به مسئولان اعلام کردند.
یکی از اعضای خانواده شهید محمدزاده در مصاحبهای با بیان اینکه مسئولان برنامه مذکور شأن شهدا را رعایت نکردند، گفت: «موضوع ناراحتی خانواده ما، شخصی نیست بلکه بحث شهید و شهادت است که چرا باید خانواده شهید را با اصرار به یک برنامه ببرند و از آنها بخواهند که فقط خود را معرفی کنند». لازم به ذکر است، دعوت از خانواده شهیدی که پیکرش پس از 30 سال طی عملیات تفحص کشف شده اقدامی شایسته است اما شایسته تر از آن حفظ حرمت شهدا بوده و انتظار می رود افرادی مانند علی ضیا که از پایگاه اجتماعی برخوردار هستند قدرشناسی بیشتری نسبت به شهدا داشته باشند.
گفتنی است، هویت پیکر مطهر شهید تازه تفحص شده از منطقه پدغربی جزیره مجنون، «امیرمسعود محمدزاده» بعد از گذشت ۳۰ سال از شهادتش طی عملیات تفحص توسط کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف شده بود، شناسایی شد.شهید امیر مسعود محمد زاده از بسیجیان دسته گردان ۱۵۴ لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع) بوده که در عملیات ۲۰ شهریورماه سال ۱۳۶۵ پیکر مطهرش در پد غربی جزیره مجنون باقی ماند، شهید امیرمسعودمحمدزاده از جمله ۴۶۶ شهید مفقودالجسد استان همدان بوده که با بازگشت پیکر ۲۷۵ شهید تازه تفحص شده بعد از 30 به وطن بازگشت.
البته گفتني است، اين اولين توهين اين مجري به اقشار مختلف جامعه نيست بلكه ضيا در يكي از برنامه هاي خود نيز به جامعه محترم خبرنگاران توهين كرده و اين اقدام او مورد انتقاد اهالي رسانه واقع شد. به نظر ميرسد ارج بيش از حد به افراد در صداوسيما آن هم نه درحد شأن، اندازه و مهارت آنها بلكه به پشتوانه رانت و رابطههايي كه دارند سبب شده تا افرادي مانند عليضيا به اين راحتي به اقشار محترمي مانند خانواده شهدا و خبرنگاران توهين كنند.
محل نگهداری مهدی هاشمی در زندان اوین
مهدی هاشمی رفسنجانی که به جرم اختلاس، ارتشاء و جرائم امنیتی به ۲۵ سال حبس محکوم شده و در حال تحمل کیفر ۱۰ ساله خود است اکنون در یکی از اندرزگاههای زندان اوین نگهداری شده و با ۱۴ نفر دیگر همبند است.
خبرگزاری فارس: پرونده مهدی هاشمی پس از 1049 روز رسیدگی بالاخره به ایستگاه پایانی رسید، ایستگاهی که مهدی هاشمی رفسنجانی را در تاریخ 18 مرداد 1394 روانه زندان اوین کرد تا حبس 10 ساله خود را در ارتباط با جرائم اختلاس، ارتشا و جرائم امنیتی آغاز کند.
اما اینکه مهدی هاشمی این روزها در کدام بخش از زندان اوین به سر میبرد و همبندیهای او چه کسانی هستند، برای خیلی از مردم سؤال است.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی این روزها در یکی از اتاقهای اندرزگاه 7 زندان اوین به سر میبرد، جایی که بر خلاف تصور خیلیها نه خبری از سوئیت اختصاصی است و نه میزبانی ویژهای وجود دارد.
اندرزگاه واحد 7 زندان اوین شامل 6 اندرزگاه 220 نفره است، در هر یک از این اندرزگاهها 10 تا 12 اتاق وجود دارد که مهدی هاشمی هم در یکی از این اتاقها تحمل کیفر میکند.
مهدی هاشمی در اتاقی که 15 تا 20 متهم مالی دیگر در آن حضور دارند روزهای محکومیت خود را سپری میکند، متهمینی که اکثر آنها به جرم مهریه، نفقه و چک برگشتی زندانی شدهاند.
ضمن اینکه علیرغم شایعات مطرح شده، مهدی هاشمی با محمدرضا رحیمی و بابک زنجانی همبند نیست و حتی هواخوری مشترکی هم ندارند.
بر اساس اطلاعات خبرنگار فارس، مهدی هاشمی از تاریخ 18 مردادماه یعنی روز ورود خود به زندان اوین تاکنون هیچگونه ملاقاتی نداشته اما از طریق تلفن با خانواده خود در ارتباط است.
رهبر داعش به گروگان آمریکایی 'تجاوز' میکرد
بین الملل > خاورمیانه - مقامهای
آمریکایی به شبکه خبری ایبیسی گفته اند کایلا مولر شهروند این کشور که در
دست گروه تروریستی داعش اسیر بود و سال قبل کشته شد به شکل مکرر هدف تجاوز
جنسی ابوبکر البغدادی رهبر داعش قرار داشته است.
به گزارش وب سایت شبکه خبری بی بی سی فارسی ، مقامهای ضد
تروریستی آمریکا در ماه ژوئن خانواده خانم مولر را از جزییات این آزار و
تجاوز جنسی آگاه کرده بودند.
خانم مولر، ۲۶ ساله، در ماه فوریه و هنگامی که در خاک سوریه گروگان داعش بود کشته شد.
داعش
اعلام کرد که این گروگان آمریکایی در حمله جنگندههای اردن به ساختمانی که
خانم مولر در آن بوده کشته شده است اما نهادهای امنیتی آمریکا درباره صحت
این ادعا تردید دارند.
خانم مولر که برای امدادرسانی به آسیبدیدگان
جنگ به شهر حلب در سوریه رفته بود و با سازمان پزشکان بدون مرز همکاری
داشت در سال ۲۰۱۳ ربوده شد.
کارل و مارشا مولر، پدر و مادر کایلا، به
شبکه خبری ایبیسی گفته اند: "به ما گفته شد که کایلا شکنجه شده و
البغدادی مالکیت او را در دست داشته. این مسایل در ماه ژوئن از سوی دولت
آمریکا به ما گفته شد."
شبکه
ایبیسی به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش داده که البغدادی شخصا این
دختر امدادرسان را به خانه یکی دیگر از اعضای عالیرتبه داعش به نام
ابوسیاف انتقال داده است.
ابوسیاف که مسئول درآمدهای نفتی داعش بود در ماه مه و در پی عملیات نیروهای ویژه آمریکایی در خاک سوریه کشته شده است.
به
گزارش ایبیسی، ابوبکر البغدادی به شکل متناوب به خانه ابوسیاف رفت و آمد
داشته و در آنجا کایلا مولر را هدف آزار جنسی قرار میداده است.
مقامهای
آمریکایی گفته اند که بخشی از اطلاعات درباره تجاوز جنسی به خانم مولر را
از دستکم دو دختر نوجوان یزیدی دریافت کرده اند که در زمان حمله به خانه
ابوسیاف در آنجا به عنوان برده جنسی حضور داشتند.
کایلا مولر برای خانواده اش در سال 2014 نامه نوشت تا آنها را از زنده بودن خود آگاه سازد.
خانم
مولر بنا به گزارشها به دست ابوسیاف و همسرش ام سیاف نگهداری میشده است.
نیروهای ویژه آمریکایی در عملیات ماه مه توانستند ام سیاف را بازداشت کنند
و تا هفته قبل و پیش از تحویل او به حکومت خودگردان کردستان او را در
اختیار داشتند.
کایلا مولر در نامه ای که سال ۲۰۱۴ برای خانواده اش
نوشت تا آنها را از زنده بودن خود آگاه سازد گفته بود که با "نهایت احترام +
مهربانی" با او برخورد میشود.
بنا به گزارشها، گروه داعش در اراضی خود در خاک سوریه و عراق صدها زن جوان را به عنوان برده جنسی در اختیار دارد.
با 2 هزار تومان به ترکمنستان سفر کنید
خبرگزاری میزان: مدیرکل راهآهن شمالشرق ۲ از استقبال روزافزون از قطار مسافری گرگان-اینچهبرون خبر داد و گفت: به زودی نیز چند شرکت فعال در آسیای میانه برای عقد قرارداد با هدف ترانزیت کالا به بندرعباس به تهران می آیند.
به گزارش خبرگزاری میزان، محمدرضا قربانی با اشاره به افزایش استقبال از راهآهن ایران- ترکمنستان از مرز اینچهبرون پس از سفر اخیر وزیر امور خارجه ترکمنستان به ایران و دیدار با وزیر راه و شهرسازی گفت: این مسیر ریلی در حال حاضر همچنان با تردد یک رام قطار حامل ۱۲ تن کود شیمیایی در هر سه روز یک بار فعال است.
مدیرکل راهآهن شمالشرق ۲ با بیان اینکه قرار است به زودی چند شرکت دیگر فعال در آسیای میانه برای عقد قرارداد استفاده از راهآهن ترکمنستان- ایران با هدف ترانزیت کالا به بندرعباس به تهران بیایند، گفت: قرار است یکی از این شرکتها به ترانزیت نفت کوره (مازوت) تولید ترکمنستان و قزاقستان از مسیر ریلی گرگان اینچهبرون مبادرت کند؛ حجم این قرارداد حمل ماهیانه ۲۰۰ هزار تن نفت کوره بوده و قرار است تجهیزات مورد نیاز این عملیات به زودی نصب شود.
وی شرکت دیگر فعال در آسیای میانه را که خواهان استفاده از مسیر ریلی ترکمنستان ایران برای دسترسی به بندرعباس است را شرکت ترانزیتکننده گندم آسیای میانه دانست و ادامه داد: همکاری شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران با این شرکت ترکمنستانی در مرحله انعقاد قرارداد است.
مدیرکل راهآهن گرگان به همکاری شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران با شرکت سیمان پیوند گلستان برای صادرات سیمان به آسیای میانه اشاره و خاطرنشان کرد: قرارداد همکاری با این شرکت امضا شده و قرار است زمینی به صورت اجارهای در اختیار این شرکت بگذاریم تا تأسیسات مورد نیاز در آن نصب شود.
وی حجم اجرای این صادرات ریلی را سالانه ۷۰۰ هزار تن سیمان از طریق راهآهن گرگان اینچهبرون ذکر کرد.
قربانی در خصوص استقبال مردم استان گلستان از قطار مسافری محلی گرگان اینچهبرون برای دسترسی به بازارچه مرزی اینچهبرون گفت: با توجه به تبلیغاتی که اداره کل راهآهن شمال شرق ۲ در خصوص این مسیر ریلی در صداوسیمای مرکز گلستان داشته، استقبال از آن روزافزون است.
وی تأکید کرد: قطار مسافری محلی گرگان اینچهبرون هر روز صبح ساعت ۶ و نیم از گرگان به اینچهبرون یک اعزام دارد و مجددا این قطار ساعت ۹ به گرگان برمیگردد؛ همچنین همین قطار بعدازظهرها ساعت ۱۳ از گرگان حرکت کرده و سپس ساعت ۱۴ و ۴۰ دقیقه از اینچهبرون به سمت گرگان اعزام میشود.
با 2 هزار تومان به ترکمنستان سفر کنید
محمد راشدی معاون مسافری راه آهن از راهاندازی قطار مسافری گرگان-اینچهبرون خبر داد و گفت: این خط ریلی با هزینه ۱۵۰ میلیارد ریال که هزینه معمول برای راه اندازی قطارهای ریل باس است به بهرهبرداری رسید.
وی با یادآوری اینکه زمان سیر مسیر گرگان-اینچه برون ۵۰ دقیقه است٬ ادامه داد: نرخ بلیت مصوب برای این مسیر دو هزار و ۵۰۰ تومان بوده ولی شرکت حمل و نقلی رجا تا اطلاع ثانوی ۲۰ درصد تخفیف برای سیر مردم در نظر گرفته و کرایهها ۲۰۰۰ تومان است.
راشدی سرعت این قطار را ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت عنوان و اظهار کرد: در حال حاضر دو قطار ریلباس برای مسیر گرگان- پل سفید نیز در این محدوده تردد میکنند؛ ضمن اینکه ظرفیت قطارهای ریلباس ۳۳۶ نفر است.