به گزارش تابناک يزد، «محمدسجاد اعتباری» دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بافق به دنبال مراجعات مكرر اهالی روستای مبارکه بافق براي قصاص قاتل، ضمن دعوت مردم روستای مبارکه و شهر بافق به حفظ آرامش، مي‌گويد: به پرونده قتل «نجمه طالعی» در اسرع وقت و خارج از نوبت رسیدگی می‌شود .
به گفته وی، از ساعات اولیه کشف جسد در روز گذشته، قضات دادسرا، فرمانده انتظامی شهرستان و ماموران ناجا مجدانه پیگیر ماجرا و کشف حقیقت هستند .
«محمد زاده رحماني» فرماندار بافق هم در رابطه با موضوع اين قتل از مردم روستای مبارکه بافق خواسته است تا با صبوری بیشتر در انتظار رای دادگستری بمانند.
بنا به گزارش ایسنا یزد ، «نجمه طالعی» دختری 20 ساله در تاریخ 16 اردیبهشت ماه به دلیل اختلافات خانوادگی در روستای مبارکه بافق به قتل رسید و جنازه وی چهار روز پس از مفقودي‌اش، در حوالی خانه باغ پدری‌اش کشف شد .
البته پدر اين دختر در روز چهارشنبه 12 ارديبهشت‌ماه با مراجعه به كلانتري خبر فرار فرزندش را اطلاع داده بود كه پلیس پس از تشکیل پرونده، از طريق شگردهای پلیسی و رصد پیامک‌هاي فرد مفقود شده، به برخی مسایل پي می‌برد.
«محمدرضا آیت اللهی» ريیس پزشکی قانونی بافق در این باره مي‌گويد: بر اساس اطلاع پلیس آگاهی در 16اردیبهشت ماه جاری، ساعت 5:45 در محل وقوع جرم حضور یافتيم و با تلاش عوامل انتظامی جسد از گودال بیرون آورده شد.
به گفته وي، طبق بررسی‌های صورت گرفته از زمان فوت ، ۷۲ ساعت گذشته بود ولی جسد سالم تر از گذشت این زمان به نظر می‌رسید.
آیت اللهی با بيان اين كه کالبد این مقتوله برای بررسی‌های آسیب شناسی و سم شناسی به پزشکی قانونی مرکز استان منتقل شده است، اظهار مي‌كند: هنوز انگیزه قاتل مشخص نیست ولی اختلافات خانوادگی می‌تواند علت این قتل باشد.
به گفته اهالی محل، مقتول نجمه طالعی با سن ۲۰ سال که تا سال دوم راهنمایی ادامه تحصیل داده است، از رفت و آمد با اقوام مادری و همچنین پدری محروم شده بود و تا ۲۰ سالگی حتی خط موبایل نداشته است .
خواهر مقتوله در این باره عنوان مي‌كند: من و خواهرم در حالی که نجمه ۵ سال بیشتر نداشت، مادرمان را از دست دادیم و پدرمان در سال ۸۲ با نامادری‌مان ازدواج کرد .
وی در ادامه صحبت‌های خود با اشاره به این که نجمه هیچ وقت در زندگی با پدر و نامادری‌اش آرامش نداشت، مي‌گويد: من ازدواج کرده بودم اما دورادور متوجه منزوی شدن خواهرم بودم، نامادری‌ام با نجمه بدرفتاری می کرد و پدرم نیز هیچ واکنشی نسبت به این کارهای همسرش نشان نمی‌داد.
خواهر نجمه اضافه مي‌كند: چند روز پیش از فاش شدن ماجرای قتل، خواهرم به شکل مرموزی ناپدید شد و پس از چند روز پیامکی برای من آمد که مضمون آن تهدیدآمیز بود.
وی ادامه مي‌دهد: ماجرا را با پلیس در میان گذاشتم و پلیس با پیگیری های خود به نامادری‌ام رسید و او را دستگیر کرد و در بازجویي‌های انجام شده، نامادری‌ام به قتل نجمه با قرص اعتراف کرده است؛ انگار نامادری‌مان با زن آشنای دیگری کارهایی انجام می‌دادند که نجمه متوجه شده بود و از ترسشان او را کشته‌اند و بعد جسد نجمه را در زیر‌خاک‌های ساختمان نیمه کارهای در نزدیکی خانه‌شان دفن کرده بودند که پیدا شد.
خواهر نجمه بيان مي‌كند: پدرم نيز در جریان قتل خواهرم بوده اما با این حال این جنایت را مخفی کرده و لذا او نیز توسط پلیس دستگیر شده است.