ايسنا نوشت: هنوز هم لبخندی بر لب ما مینشیند وقتی یاد "فلفلی" میافتیم که به دنبال مرغ دزدیده شده اش ایران را زیر پا گذاشت. هنوز هم به یاد میآوریم قصه "حسنی" را با نکات اخلاقیاش. هنوز هم برای کودکان امروز "اتل متل توتوله" میخوانیم بدون آنکه معنای آن را بدانیم و "دویدم و دویدم" ما را به خاطرههای دوران کودکی میبرد. اما انگار دیگر این قصهها به تاریخ پیوستهاند و شعر کودک در ایران مقام و منزلت گذشته را ندارد. آنچه که در اشعار امروزی یافت نمیشود همان صمیمیت و همزبانی و همدلی با کودک است و شاید به همین دلیل "ماندگاری" خود را از دست داده است.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، شعر گفتن برای کودکان بسیار دشوار است، زیرا در شعر کودک محدودیتهای لغت، موضوع، وزن و فضاسازی دست شاعر را میبندد. ذهن کودک به نسبت بزرگسالان از نظر دایره واژگان محدود است و هر موضوعی برای کودک معنا و مفهوم ندارد. وزن اشعار بیشتر وزن نو یا از پایههای کوتاه عروض کهن و فضای شعر شاد و ریتمیک است.
شعر کودک از آغاز تا به حال فراز و فرودهای خاص خود را داشته است از زمانی که محمود کیانوش بنیانگذار شعر کودک نام گرفت تا به امروز که کودکان شعرهای به یادماندنی در کتابهایشان ندارند، شعری چون "باز باران" گلچین گیلانی که زمانی در کتابها یک درس فراموش ناشدنی بود و هنوز هم گاهی بزرگسالان آن را زمزمه می کنند، حالا به پشت صفحه کتابها تغییر مکان داده است.
اشعار گذشته پشتوانه ادبی داشتند
نسیم نوروزی با بیان اینکه شعر کودک سابقه چندانی ندارد و بعد از مشروطه شروع به فعالیت کرده است، اظهار کرد: شاعران بسیاری همچون محمود کیانوش و پروین دولتآبادی که از پیشکسوتان شعر کودک هستند با پشتوانهای غنی پا به این عرصه گذاشتند.
این شاعر کودک میافزاید: شعرها در گذشته پشتوانه ادبی داشتند و شاید به مرور زمان محتوا، موضوع، مضمون و زبان آنها دستخوش تغییرات بسیاری شده و واژههایی در اشعار قبل به کار برده شده در حال حاضر کهنه شده است. دستور زبان تغییر کرده و فرهنگستان نیز لغات جدیدی ابداع کرده است؛ بنابراین به نظر من تمام شعرهای گذشته قابل استفاده نیستند و تنها برخی از آنها مانند اشعار محمود کیانوش هنوز هم خاطره برانگیز هستند.
...در زمانهای قدیم
در گذشته تکنولوژی چندانی وجود نداشت، خبری از گوشیهای اندروید نبود و پلی استیشن هم راهی طولانی را باید طی میکرد تا سر از خانهها باز کند. اما اکنون دست هر کودک شهر به جای کتاب میتوان بازی کامپیوتری را یافت که به صفحه آن چنان خیره شده که گویی موضوع مهمی است. تمرکز او چنان زیاد است که لحظهای نزدیک شدن به کودک برای پرت کردن حواسش صدایش را به آسمانها میبرد، البته در این میان کتابها نیز در قفسهها خاک میخورد.
نوروزی اضافه میکند: بچهها به مرور زمان تغییر میکنند و تعدادی از واژهها را نمیپذیرند آنها هر چیزی که مطابق زمان خود باشد را قبول میکنند، به شرطی که شعرها هم فقط در قالب کتاب مکتوب نباشند و گاهی به صورت فایل های صوتی کلیپ شود تا بچهها با آنها انس بگیرند. کودکان این دوره با ورود تکنولوژی های امروزی بیشتر ترجیح میدهند اشعار به روز باشد.
او خاطرنشان میکند: البته شعر خیلی دستخوش تغییر نشده است، اما شعرها از دهه 70 خیلی بهتر شده است و شعرهای حوزه نوجوان با ورود قیصر امین پور بهتر و غنی تر شدند و بعد از او نیز افراد دیگری در این زمینه تلاش کردند.
این شاعر شعر کودک با اشاره به ماندگاری اشعاری مانند" حسنی " میگوید: بچهها کارهای پیوسته را معمولاً خیلی دوست دارند. منوچهر احترامی یکی از بزرگانی بود که کارهای منظوم بزرگ او هنوز جایگاه خود را دارد. اما متأسفانه کتابهای نادرست و بازاری وارد کتابفروشی ها شده و فکر میکنید که بچهها شعر امروز را پذیرا نیستند.
کتابهای بازاری جای کتابهای مناسب را گرفتهاند
نوروزی با بیان اینکه کتابهای کانون فکری کودکان و نوجوانان غنی هستند، ادامه میدهد: در کتابهای کودک نباید تکرار نویسی کرد چون باعث دلزدگی بچهها میشود. آنها در مسائل آموزشی کشش کمتری دارند و این مسائل آموزشی باید با هنر ترکیب شود تا کودک را به اشعار جذب کند.
او میافزاید: نویسندههای خوبی در حوزه شعر کودک داریم اما توزیع کتابهای آنها مناسب نیست و کتابهای بازاری با رنگ و زیبایی که دارند، جای کتابهای مناسب را گرفتهاند. این کتابها هر چه بیشتر شوند کشش بچهها نسبت به آنها کمتر میشود، باید ناشران از شاعران جوان حمایت کنند و کارهای غنی را افزایش دهند؛ بنابراین باید ریسک خود را نسبت به شاعران جوان بالا ببرند.
بشنو از من کودک من...
با "یکی بود، یکی نبود" شروع میشد و با "بالا رفتیم ماست بود، پایین اومدیم دوغ" بود به پایان میرسید. مشخص نبود که چه جادویی دارد اما هر چه بود در عین آموزنده بودن جذاب بود. اشعار دوران کودکی و ترانههای آن زمان مثل خودمان بودند. شاد و خرم/ چست و چابک/ نرم و نازک....
آذر صادقیان با اشاره به شعرهایی که در گذشته در حوزه کودک سروده میشد، اظهار میکند: شعرهای گذشته شیرین تر از اشعاری است که در حال حاضر سروده میشود. با وجود این که شعر و شاعر کودک زیاد شده است، ولی هنوز هم شعرهای معدود شاعران گذشته همچون کشاورز و افسانه شعبان نژاد طرفدار خود را دارد.
جذابیتی که در گذشته بوده نیست
این شاعر کودک ادامه میدهد: بسیاری از نسل جوان در حوزه کودک دستی به قلم میآورند اما آن جذابیتی که برای بچهها باید وجود داشته باشد ندارند، البته شاعران انگشتشماری هم که داشتیم میتوانند مانند شعرای گذشته بالا بیایند.
او با اشاره به ماندگار نبودن اشعار جدید در حوزه کودک میگوید: شعرهای الان ماندگار نیستند، شاید به خاطر این که فکر میکنند موضوعاتی که قدیمی است، دیگر مخاطب ندارد و به دنبال موضوعات جدیدی هستند. مفاهیمی که شاید مادران بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند، اما کودکان از فهمیدن آنها عاجز هستند. شاید روح کودکان ما با همان گل و باغ بیشتر بتواند ارتباط بگیرد تا کامپیوتر و موضوعات اینچنینی که به تازگی وارد عرصه شعر کودک شده است.
وارد دنیای کودکان شدن، سخت است
کلاغ و روباه به مناظره میپردازند. طوقی، کبوتران دیگر را متحد میکند. شتر نمدمالی میکند و خر، خراطی. این دنیایی میشود که کودک با آن زندگی میکند. دنیایی که همه چیز زنده است و برای او یک جهان را میسازد. جهانی که دوستش دارد و با آن همراهی میکند. جهانی که با دنیای او پیوند دارد. دنیای درون ذهن کودک در عین سادگی، پیچیده است و راه یافتن به آن همراه با در نظر گرفتن بسیاری چیزهاست.
صادقیان میافزاید: شعرهای داستانی حسنی، فلفلی، نمکی و... بیشتر محلی بودند و این اشعار ماندگاری خاص خود را دارند. در حال حاضر برخی از شاعران و نویسندگان حوزه کودک بازاری کار میکنند و بیشتر برای کسب درآمد مینویسند کسانی که دستی به قلم دارند وارد وادی کودک میشوند و فکر میکنند راحت است اما نمیدانند چقدر کار سختی را انتخاب میکنند. واقعاً وارد دنیای کودکان شدن خیلی سخت است باید بچهها را واقعاً درک کرد و اندازه بچهها شد. اینکه بنشینید و کلمات را بشکنید و یک شعر بنویسید، کار درستی نیست.
من یار مهربانم...
او با اشاره به اپلیکیشن ها، بازیهای رایانهای و دنیای مجازی میگوید: در حال حاضر بحث اپلیکیشن ها و فضای مجازی برای بچهها داغ است، اما کتاب چیز دیگری است. اگر کتاب و سی دی همراه هم باشند ماندگاری بیشتری دارند چون کودک تصاویر کتاب را میبیند و آن را لمس میکند و با آن ارتباط برقرار میکند و این باعث میشود کتاب در ذهن کودک ماندگار شود.
به گزارش ایسنا؛ نرسیدن کلاغ قصههای کودک به خانه را شاید بتوان به سردرگمی این کلاغ در میان اشعار جدید تشبیه کرد. اشعاری که آدرس ارتباط برقرار کردن با کودک را گم کرده و در برابر ورود تکنولوژی های جدید قافیه را باختهاند.