تابناک فارس به نقل از ریواس جنوب: محمدهادی ایمانیه پس از یک دورهی طولانی ۱۲ ساله (از ابتدای دولت احمدینژاد تا پایان دولت اول روحانی!) سرانجام ۱۳ آبان ۹۶ با حواشی زیادی صندلی خود را به علی بهادر واگذار کرد.
در همین حال، حسن قاضیزاده هاشمی -وزیر سابق بهداشت و درمان- برای ایمانیه حکم مشاور وزیر صادر کرد و تابلوی این عنوانِ کشوری، در طبقهی هفتم درمانگاه دولتی امام رضا نصب شد.
اما بر پایه ادعای برخی فعالان حوزه سلامت، رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی شیراز با استفاده از نفوذ بالا در مجموعههای مختلف، همچنان سهم خود را در تصمیمگیریهای کلان دستگاهِ بزرگ سلامت استان، حفظ کرده است.
به اعتقاد برخی، ابلاغ حکم مشاورهی او را با با امضای حامی اعتدالیاش -قاضیزاده هاشمی-، فضا را برای حضور پُررنگتر در بدنهی مدیریتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مهیا کرد و به گونهای که رئیس سابق در طبقهی هفتم ساختمان دیگری در نزدیکی ساختمان لوله (!)، عملاً مدیریتی در سایه برای خود به راه انداخته است!
آنها میگویند اغلب اقدامات آقای مشاور وزیر، در حوزهی شیراز محدود بوده و ارتباطی هم به شرح اختیارات این پُستِ کشوری او ندارد؛ بنا بر ادعای منتقدان، ایمانیه در عزل و نصبها آن هم در جهت خلاف سیاستهای دولت دخالت میکند، حتی گاهی نامه پاراف میکند و برای برخی از مدیران دانشگاه توصیهنامه مینویسد!
همهی اینها در حالی است که سردر اتاق او عنوان مشاور وزیر دارد و اجازهی دخالت در امورات اجرایی -آن هم محدود به یک شهر و استان خاص- را ندارد.
** هاشمی رفت؛ امپراطوری در طبقه هفتم ماند!
اما نکتهی جالبتر ماجرا اینجاست که با وجود اینکه حسن قاضیزاده هاشمی حدود یک ماه پیش کولهبار خود را برای کوچ از وزارت بَست، اما باز هم این ایمانیه بود که همچنان ماند!
تداوم فعالیت دفتر کار آقای مشاور در درمانگاه امام رضا در حالی است که این عنوان، صرفاً به عنوان مشاور شخص وزیر سابق محسوب میشد و اصولاً با پایان مسئولیت قاضیزاده هاشمی، حکم ایمانیه نیز میبایست فاقد اعتبار قلمداد میشد.
** تسامح محافظهکارانهی مدیریت جدید دانشگاه
به هر روی، گفته میشود رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی شیراز، به دلایل مختلفی دلبستگی زیادی به این دستگاه عریض و طویل دارد و حفظ نفوذ و قدرت در شیراز را حتی به پُستهای وزارتی هم ترجیح داده و میدهد.
با این حال، دلیل تسامح و محافظهکاری مدیریت جدید دانشگاه در مقابل نفوذ زایدالوصف و نهچندان معمولی مدیر سابق این دانشگاه روشن نیست؛ مدیران جدید هم گویا به دخالتها و یا دستکم توصیهها(!)ی مدیر سابق نه نمیگویند و تقریباً با کمترین مقاومت ممکن، میدان مانُور را در اختیار او قرار میدهند؛ موضوعی که باب میل آنها که در رویهای سخت و پرهزینه زمینهی تغییر مدیریت ۱۲ سالهی مدیر اصولگرا را فراهم کرده بودند، نیست.