استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
در حال حاضر آنچه امروز در بازار تولید و عرضه میشود، بخش بزرگی از آن ذخیره انبارها است، بنابراین پیشبینی میشود سال آینده قیمتها دوباره افزایش یابند به همین دلیل می توان ادعا کرد امروز بازارهای کشور بیشتر تدبیر روانی میخواهد، نه تدبیر واقعی. با تحلیل وضعیت اقتصادی ایران در سال جاری، بخش زیادی از اقتصاد کشور در سال 97 تحت تاثیر سیاستهای آمریکا در موردتوافق هستهای ایران بود و بازارهای ما نیز تحت تأثیر این جریانات قرار گرفت، البته شاید از نظر واقعی این سیاستها اثرگذار نبود اما از لحاظ روانی فشار بسیاری را بر اقتصاد ایران وارد کرد. به همین منظور می توان تشریح کرد بیشتر اتفاقی که امسال در اقتصاد کشور رخ داد ناشی از سوء مدیریت و عملکرد نادرست فعالان اقتصادی همچون هجوم خریداران و دلالان برای تبدیل داراییهای خود به سکه، ارز و ... در بازار بود که آثار زیادی بر اقتصاد ایران باقی گذاشت که موجب جهش نرخ ارز و همچنین افزایش هزینههای تولید شد. البته طی دو ماه اخیر شاهد آرامش در بازار بودیم که این ناشی از سیاستهای کنترلی بانک مرکزی و مدیریت بهتر بر بازارها است. در حال حاضر شاهد شکل گرفتن نوع جدیدی از صفهای خرید در بازار کشور هستیم که این موضوع ناشی از اثر واقعی تحریمها نیست و بیشتر جنبه روانی دارد، چراکه سیاستگذار و برنامه ریزان کشور ضعفهایی در کنترل بازار از خود نشان میدهند و از طرف دیگر خریدارانی که نیاز واقعی به کالاهای اساسی ندارند به دلیل آثار هیجانی وارد بازار شدهاند و چند برابر نیاز واقعی خود تقاضا ایجاد میکنند. این در حالی است که در سال 96 مجموع واردات گوشت قرمز با واردات 9 ماهه اخیر سال 97 برابری میکند، درحالیکه در روزهای باقی مانده نیز هنوز ثبت سفارشهای انجام شده وارد بازار نشده است. این آمار نشان میدهد که بازار غیرطبیعی است و به دلیل تقاضای هیجانی، افراد به دنبال بیمه کردن خود در برابر اتفاقات آینده هستند. امروز بازارهای کشور بیشتر تدبیر روانی میخواهد، نه تدبیر واقعی. در حال حاضر چندین برابر نیاز واقعی بازار شاهد واردات هستیم، بنابراین صفهای طولانی خرید اکنون ناشی از کمبود در بازار نیست، چراکه نیازهای واقعی روز، بیشتر از گذشته تأمین میشود. در حال حاضر بازارهای کشور گرفتار سوءمدیریت است، متأسفانه در سوءمدیریت توزیع کالاهای اساسی از سوی اداره بازرگانی تردیدی وجود ندارد. کشور پیش از این در دوران سخت و دشوارتر، با تدبیر بهتر از طریق تعاونیهای کارمندی، کارگری و بازنشستگی و ... نسبت به توزیع کالاهای اساسی اقدام کرده بود و مشکلات این چنینی را شاهد نبودیم. در مورد پیشبینی وضعیت اقتصاد ایران در سال آینده باید گفت: نیاز واقعی ارز کشور در صورت تدبیر درست بین 15 تا 20 میلیون دلار است، اما بیش از این رقم نیازهای تجملی و غیرضروری است، بنابراین اگر مدیریت کشور در حوزه بازرگانی و بانک مرکزی با تدبیر لازم نیاز واقعی به ارز را تامین کند و عطش تبدیل داراییها در بازار به نحوی درستی مهار شود در سال 98 با مشکل کمبود ارز مواجه نخواهیم شد. اگر تقاضای کاذب از بازار حذف و مدیریت لازم بر اقتصاد حاکم شود، شاهد افزایش دوباره نرخ ارز نخواهیم بود، از سوی دیگر مدیران و مسئولان اقتصادی کشور باید برای تأمین و کنترل قیمت کالاهای اساسی تدبیر کند. بخشی از دلایل افزایش نرخ تورم مربوط به سال گذشته است. در سال جاری براثر شوک ارزی شاخص قیمت تولیدکننده از شاخص قیمت مصرفکننده بالاتر بود و تا زمانی که این آثار خود را در شاخص مصرفکننده تخلیه کند همچنان شاهد افزایش قیمت در سال آینده خواهیم بود، البته این اتفاق زمانبر است که بخشی از این انجام و بخشی بعداً اتفاق خواهد افتاد. در حال حاضر آنچه امروز در بازار تولید و عرضه میشود، بخش بزرگی از آن ذخیره انبارها است، بنابراین پیشبینی میشود سال آینده قیمتها دوباره افزایش یابند. باید دانست که بخش دیگری از تورم ناشی از نقدینگی زیاد است، مهار و یا کنترل رشد نقدینگی در بازار بسیار مهم است در حال حاضر رشد نقدینگی کشور با نرخ 17 درصد رو به افزایش است و تا زمانی که رشد نقدینگی مهار نشود، بالا رفتن نرخ تورم طبیعی خواهد بود. داراییهای مردم به جای بازارهای سفتهبازی باید به سمت تولید هدایت شود، البته این اتفاق از دشواریهای اقتصاد کشور است.